پیروی حرف هیدن راجع به درک و سامان ویلسون و طنازی برنامه فولش جدل نسبتا کوتاهی شکل دادیم. جای پادکست متکا و گیتار آزی آزبورن خالی
صداستان تقدیم میکند
درباره فرم، ادبیات فارسی و ادب روسیه و شعر قآنی در جواب یا استقبال قصیده سوزنی سمرقندی
هزل محض
دکلمهٔ شعر چرخند
بخند خندهٔ یعقوب لای خندهٔ تو
بخند حضرت یوسف فدای خندهٔ تو
بخند گیر نده باز من نمیخندم
که. حیف نیست نیاید صدای خندهٔ تو؟
خدای گریهٔ من گریه میکند آن وقت
چطور رحم ندارد خدای خندهٔ تو
ببین! اگر تو نخندی برای عکس بهار
چه سوژهای بفرستم به جای خندهٔ تو
بمان نرو بنشین صبر کن همین حالا...
نه... بیخیال... برو... نه، هوای خندهٔ تو
هوای بهمن پنجاه و هفت… تقریبا
به انجماد رسیده دمای خندهٔ تو
زمین ادامهٔ ایتالیای هیکل توست
کجا فرار کند مالنای خندهٔ تو
تمام دستفروشان شوش میدانند
کجا تمام شده رد پای خندهٔ تو
مراقب دهنت باش قاه قاه نخند
گشاد هست لب تو سوای خندهٔ تو
خو خوشگله! تو نرفتی؟ هنوز اینجایی؟
نگاه کن که دل من برای خندهٔ تو
چقدر جوش زده صورتش... نزن عنتر!
نزن علاج یبوست دوای خندهٔ تو
نخند گرگِ زلیخا سرِ به چاه انداز
نخند حضرت یعقوب لای خندهٔ تو |سبحان گنجی
همیشه برام سوال بوده که چطوری تصمیم میگیرن انقد کلی و بدون مصداق بگن ازدواج
پادکست صداستان: صداستانی از ردیت AITA reddit ماجرای دختر ٢۶ سالهای که با دوس پسرش اریک به هم زده اما...
بسیاری این آقا رو بدبینترین فیلسوف دنیا میدونن ولی به نظر من و مادربزرگم طرف خیلی هم واقع بین تشریف داره
ماجرای دو استخدام و یک خواستگاری بامزه
شعر من یک ترنسکشوالم از هستی محمودوند در قالب ترانه و کمی از نقد بر آن نوشته شده
درباره و در ادامه توییت کامران محمدخانی
یه خورده بعد از مرگ سید حسن نصرالله توی اتوبان یادگار شمال با بیلبوردی مسخره رو به رو شدم اینک شرح ما وقع
صداستان و یک چندم قسمت اول سریال ادالت سوییم انیمیشن عوارض جانبی
صداستانی از جستار محمدمهدی ابراهیمی
دکلمه
شعر و صدای سبحان گنجی
یک عاشقانهی بلند لعنتی
:
آبیِ روسریات اقیانوس
لاکِ زردت خورشید
دست کن در موهات
این یک عاشقانهٔ بلند است
که هجده سال طول کشیده تا نوشته شود
دست کن در موهات
هات... هیهات... هی! هات!
این یک عاشقانهٔ بلند لعنتی است
که هجده سال تمام طول کشیده تا عرض شود
پس تو حق نداری به خواستههایم اعتراض کنی
دست کن در موهات
سردر باغ معلّق کپی از ابروهات
دست کن در موهات
راه من! ماه من! اللّه من! آه...
آه... کم جنبه نباش
بیشتر داشته باش
دوستم؛ کوچولو!
دست کم قد خودم بوبولو!
این یک عاشقانهٔ پس تو حق نداریست
پس اگر دستم را بردارم از میان رانهات
و بخواهم بروی در باران
وسط اتوبان
بیشتر خیس شوی
و کمی اخم کنی
تو فقط میگی چشم
تو که جذابترین نقطهی سیارهٔ پر آب زمین ناف توئه
تو که هر کی بگه خوشمنظره منظورش اطراف توئه
تو که دستت که میره لای موهات حس میکنم
حالا حالاها همینطور میمانی
پیر نخواهی شد
نخواهی مرد
مثل آنها که مردند
مثل ما که میمیریم
مثل قلبم که تندتر میزند
بیشتر که میرود
دستت
سمت موهات
تو که سکسیتری از سکس
از تنها
دیدنیتری از آبشارها
از عکسها
تو که با دوربین باید زیر نظر بگیرمت
تا هر وقت میخندی بخندم
تا هر وقت میرقصی برقصم
و ادبیات به آن ورم باشد
و فارسی به این ورم
و هر وقت دستت در موهات چرخید
نچرخیدن دست به دست مملکت از یادم برود
تا بتوانم به هیات ربات ادارات دولتی
در انتخابات آتی بشرکتم
و به دست تو رای بدهم
و رایام را
دور از سوراخ مقوایی صندوقها
در شکاف مخملی تو زمزمه کنم
و اگر به دور بعد کشید
فرو×
اخیرا حامد احمدی قالب تازهای به شعر فارسی اضافه کرده. این صداستانی در معرفی این قالب تازهست
شعر ایرج میرزا باز/فارسیسرایی شعری آلمانیست. اگر خواستید اختلالات روانی موانی سه شخصیت این قطعهی احساساتبرانگیز را بکوبید به مملکت خودمان تنها بند نکنید پلیز
موزیک بکگراند تنظیم دودوک و سنتور محورانهایست مر اثر سترگ گروه بزرگ آناتما یعنی مهتاب پاریسی
از مادربزرگ راجع به قرعه کشی های کالاهای ایرانی صداستانی کردم
از یک مجموعه فکاهی چاپ شده در شهریور ١٣٣۵ چند شعر طنز خوندم تا رسیدم به یکی که خطاب به شاعران نوسرا بود و باعث شد توضیحاتی بدم درباره وظیفه شاعر و اندیشمند و...
هوشنگ ایرانی، هایدگر، خیام، شاملو، سید حامد احمدی و...
پروین اعتصامی اگه فقط ٣۴ سال عمر نکرده بود هم باز باید بابت داشتن قدرتی در حد و حدود انوری برای ترکیب نظم و تشخص و دیالوگ براش کلاه از سر برداشت
باخبر شدم مهران خدری که ازش قصیده ی عالی ایراننامه رو هم خونده بودیم اینجا دستگیر شده. خیلی زور داره اگه چون شعر نوشته دستگیرش کرده باشن.
"این روزگار بیمار گرگ نر است و انگار اصرار دارد انگار مادهغزال باشیم"
بعد از توضیح و تبیین بیشتر نظرم درباره شعر نبودن متنهای منثور به معرفی دانیال مرتضوی پرداختیم با خواندن اشعارش در صفحه تلگرامش