در اینجا درباره ی تاریخ اساطیری ایران باستان براساس متون پهلوی، اوستا و شاهنامه و همینطور شخصیت های ادبی و تاریخی ایران به نقل از منابع قید شده در هر اپیزود گفته می شود.
All content for جام فیروزه ای is the property of Mozhdeh Ehsani and is served directly from their servers
with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
در اینجا درباره ی تاریخ اساطیری ایران باستان براساس متون پهلوی، اوستا و شاهنامه و همینطور شخصیت های ادبی و تاریخی ایران به نقل از منابع قید شده در هر اپیزود گفته می شود.
گشتاسپ به بلخ رفت و اسفندیار را برای انتقام خون لهراسپ به سمت رویین دژ فرستاد. اسفندیار به همراه پشوتن و لشکرش به طرف رویین دژ حرکت کردند. او از گرگسار که در دست آنها اسیر بود خواست که راه رسیدن به رویین دژ را به آنها نشان دهد. گرگسار سه راه را به او نشان داد.منابع:تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار
نام لهراسپ یکبار در اوستا در آبان یشت به صورت اَاورْوَت اسپ یعنی تیز اسب یا تند اسب به عنوان پدر گشتاسپ آمده ست. بنا به شاهنامه نسب او به هوشنگ می رسید. او به دستور کیخسرو بر تخت پادشاهی نشست اما در آغاز بزرگان با انتخاب او موافق نبودند و پس از اینکه کیخسرو نسب او را بازگو کرد و صفات نیکش رو برشمرد به فرمانروایی او تن دادند. لهراسپ به مردمان امید داد که دادگری پیشه خواهد کرد و راه و روش کیخسرو را ادامه خواهد داد. پادشاهی او صد و بیست سال طول کشید. :منابعتاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار شاه نامه ها، سیروس شمیسا نامه باستان، میرجلال الدین کزازی
بعد از پایان جنگ و پیروزی ایرانیان بر تورانیان به دستور کیخسرو لشکرها که به نقاط دور و نزدیک با سرداران و پهلوانانی چون رستم، لهراسب و اَشکش فرستاده شده بودند، بازگشتند و همینطور نامه هایی به نامداران کشور فرستاد. سه تن از نامورترین سرداران خود یعنی جهان پهلوان رستم، گودرز بینادل و طوس زرینه کفش را برگزید و شروع به آماده و مجهز کردن لشکر ایران برای جنگی بزرگ با افراسیاب کرد. منابع:تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق شاه نامه ها، سیروس شمیسا نامه باستان، میرجلال الدین کزازی
گروهی از مردم اِرمان، ناحیه ای در مرز ایران و توران برای کمک گرفتن در برابر هجوم گرازها به باغ ها و مزارع شان که باعث از بین رفتن کشت و زرع و ویران شدن باغ هایشان شده بودند؛ به نزد کیخسرو رفتند. برای حل مشکل آنها، از جمع پهلوانان بیژن پسر گیو پا پیش گذاشت و با وجود مخالفت و نگرانی پدرش گیو، بنا به دستور کیخسرو و با همراهی گرگین میلاد به سمت ارمان حرکت کردند. منابع:تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق شاه نامه ها، سیروس شمیسا نامه باستان، میرجلال الدین کزازی
کیخسرو پس از مشورت با رستم و دیگر سرداران از گناه طوس درگذشت و دستور داد که لشگر ایران با سپهداری طوس بار دیگر به توران لشگر بکشد و از گیو خواست که همراه طوس باشد و تصمیمات با مشورت او انجام شود. لشگر ایران به فرمان شاه برای نبرد مجهز شد و به سمت توران حرکت کرد. پهلوانان ایرانی دلیرانه جنگیدند اما تعداد سپاه توران بیشتر از ایرانیان بود و جنگ حالت تن به تن پیدا کرد. طوس نامه ای برای کیخسرو نوشت و از او خواست که رستم را به یاری آنها بفرستد. بعد از رسیدن خبر لشگر ایران به کیخسرو، او به رستم دستور داد که سپاه خود را تجهیز کند و به همراه فریبرز به سمت لشگر ایران برود. لشگر ایران در انتظار رسیدن رستم و نیروی کمکی بودند. از آن طرف بنا به دستور افراسیاب جنگاوری به نام کاموس کشانی، سپهداری از خاقان چین، شَنگُل از هند و جنگاوران دیگری با سپاهیان بسیار به لشگر پیران پیوستند. منابع:تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق شاه نامه ها، سیروس شمیسا نامه باستان، میرجلال الدین کزازی
فرود برادر بزرگتر کیخسرو، پدرش سیاوش و مادرش جریره دختر پیران وزیر افراسیاب بود که در جنگ با لشگر ایران کشته شد. کیخسرو تصمیم گرفت برای انتقام خون سیاوش به سمت توران لشگرکشی کند. پس به طوس دستور داد سپاهی مجهز آماده کند و پس از آن با فرماندهان لشگر به نزدش بیایند. کیخسرو از طوس خواست بر سر پیمانی که با او دارد بماند و در مسیر راه موجب آزار و اذیت مردم نشود، سپاهیانش رنج و زحمت به هیچ کس نرسانند، با مردم عادی که در ستیز با لشگر ایران نیستند نجنگند و مهربان باشند و همینطور از او خواست مسیر حرکت لشگر ایران از سمت بیابان به طرف توران باشد. چون برادرش فرود به همراه لشگرش در آنجا حضور دارد. به همین دلیل از رفتن به کلات و جَرَم خودداری کنند. بعد از حرکت لشگر ایران به سمت توران، طوس برخلاف فرمان کیخسرو به لشگرش دستور حرکت به سمت کلات و جرم را داد. سرداران لشگر مثل گودرز و گیو او را از این نافرمانی برحذر داشتند اما طوس خودرای بود و به گوشزد آنها توجهی نکرد. لشگر ایران به سمت کلات و جرم حرکت کرد و در طول راه به هر جایی که رسیدند؛ آنجا را ویران کردند و اندرز کیخسرو را در زیان نزدن به آبادی ها و آزار نرساندن مردمان در مسیر راه بود از یاد برد. به فرود خبر دادند که لشگر ایران به دستور برادرت کیخسرو به سمت توران در حرکت است. منابع:تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق شاه نامه ها، سیروس شمیسا نامه باستان، میرجلال الدین کزازی
کیخسرو سومین پادشاه سلسله ی کیانی و یکی از نامداران این سلسله است. او فرزند سیاوش و فرنگیس و نوه ی کی کاوس و افراسیاب بود. کیخسرو در متن های پهلوی شخصیتی برجسته دارد و در اوستا از جاودانان است. در بخشی از کتاب اوستا، یشت، آمده که کیخسرو دلاوری است که سرزمین های ایران را متحد کرد و بر همه ی کشورها فرمان راند. در یشت سیزدهم کیخسرو به عنوان درخشان ترین شاه، دلاورترین و شریف ترین فرد ستوده می شود. در واقع کیخسرو نمونه ی مطلق رهبری کامل و بی عیب است آیا کیخسرو همان کوروش است؟ در اوستا و شاهنامه نامی از پادشاهان هخامنشی مثل کوروش، داریوش، خشایارشاه و اردشیر وجود ندارد. چگونه می شود که هیچ نامی از آنها در اوستا و شاهنامه نیست؛ در حالیکه از پادشاهان معروف در دنیا هستند؟! رسمی در آن دوران در بین بزرگان بود که وقتی کودکی زاده می شد بر او دو اسم می گذاشتند. دکتر کزازی در کتاب نامه ی باستان اشاره به این موضوع می کند که این رسم کسانی بود که آیین مهری داشتند. نامی را پدر و مادر به هنگام تولد بر کودک می گذاشتند و نام دوم وقتی کودک بزرگ می شد که نام مذهبی او بود و به اصطلاح بعد از تولد دوم انتخاب می شد. منابع:تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار شاه نامه ها، سیروس شمیسا نامه باستان، میرجلال الدین کزازی جستاری در فرهنگ ایران، مهرداد بهار
سیاوَش یا سیاوُش پسر کی کاووس و زن زیباروی و پارسا از نژاد فریدون و تورانیان بود که در زبان پهلوی و فارسی سیاوخش و در اوستا سیاورشن به معنی دارنده ی اسب سیاه هم می گویند. در متن های پهلوی و شاهنامه او بنا کننده ی دژ معروفی به نام کنگ دژ است که سیاوش آن را به یاری فر کیانی بنا کرد آیین های سیاوشی رسمی کهن بوده که در گذشته بخصوص در آسیای میانه مرسوم و به آیین های ستایش ایزد نباتی مربوط است که آنها را در اعصار کهن در آغاز تابستان و سال نو صیفی انجام می داده اند. در تقویم های سُغدی و خوارزمی، سال با آغاز تابستان شروع می شد و مردم روز ششم نخستین ماه سال را ابتدای سال قرار می دادند و تقویم خود را با تورد یا سوز سیاوش آغاز می کردند. اما این ششمین روز آغاز سال یا نوروز بزرگ، روزی است که بنا به اساطیر زرتشتی، در آن روز کین سیاوش گرفته می شود. بدین ترتیب سیاوش در نوروز، یعنی در آغاز تابستان کشته می شود و در ششمین روز سال نو یا نوروز بزرگ، رستاخیز می کند برای مطالعه ی مطالب بیشتر می توانید به سایت آکادمی دانا مراجعه کنیدDana Academy منابع: تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار شاه نامه ها، سیروس شمیسا نامه باستان، میرجلال الدین کزازی جستاری در فرهنگ ایران، مهرداد بهار
غمنامه ی رستم و سهراب به دوران پادشاهی کی کاوس تعلق دارد. استاد طوس، فردوسی بزرگ، در شاهنامه داستان را بدینگونه آغاز کرده است: روزی رستم در راه نخجیر، وقتی به نزدیکی مرز توران رسید؛ شکاری انجام داد و بعد تصمیم گرفت کمی استراحت کند. وقتی از خواب بیدار شد؛ از رخش جز ردپایی اثری ندید. ناگزیر به دنبال رخش گشت تا به شهر سمنگان رسید. بزرگان، ناموران و شاه سمنگان به استقبال او رفتند و شاه سمنگان از جهان پهلوان خواست؛ به درگاه او برود و استراحت کند تا رخش پیدا شود. تهمینه، دختر شاه سمنگان دل به رستم بست و به همسری او در آمد. بعد از چندی رستم بعد از پیدا کردن رخش، عزم برگشت به ایران را کرد و منابع:تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق شاه نامه ها، سیروس شمیسا نامه باستان، میرجلال الدین کزازی برای مطالعه ی مطالب بیشتر می توانید به سایت آکادمی دانا مراجعه کنیدDana Academy
در میان پهلوانان بزرگ و نامدار شاهنامه که با ویژگی تَهْم از دیگر دلاوران جدا شده اند؛ تنها رستم و اسفندیار از هفت خوان گذر کردند. این پهلوانان برجسته به هفت آزمون تن دادند تا از آلایش ها رها و با رسیدن به پاکی و پیراستگی، به پهلوانان آیینی و آرمانی بدل شوند. مهریان کهن بر این باور بودند؛ روان ها فریفته ی رنگ ها و دل آرایی های گیتی می شوند و از بهشت که گروثمان نام دارد، فرود می آیند تا زیستن در مغاک خاک را بیازمایند. این گرفتاران گیتی گرای، اگر بخواهند بار دیگر به مینو و گروثمان برگردند؛ به ناچار باید هفت بار تیرگی و آلودگی های تن و خاک را از خودشان پاک کنند. از هفت زینه بگذرند و هفت آزمون دشوار را از سر بگذرانند.داستان هفت خوان رستم در شاهنامه بدین گونه است: در خوان اول، رستم مقداری از راهش را طی کرد و ... منابع:تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق شاه نامه ها، سیروس شمیسا نامه باستان، میرجلال الدین کزازی پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار برای مطالعه ی مطالب بیشتر می توانید به سایت آکادمی دانا مراجعه کنیدDana Academy
سلسله ی کیانی بعد از پادشاهان پیشدادی بود. شاهان این سلسله همگی لقب کِیْ دارند. دوران فرمانروایی خاندان کیانی را به دو بخش تقسیم می کنند:از کیقباد تا کیخسرو و از لهراسب تا پایان کار کیانیان. در دوره ی ساسانی، شاهان کیانی را با پادشاهان هخامنشی مطابقت داده بودند. کیقباد بنا به متن های پهلوی، اوستا و شاهنامه اولین پادشاه سلسله ی کیانی است.کی کاوس یا کی اوس در متن های پهلوی و اوستا فرزند کی اَپیوِه است و کی اَپیوه فرزند کیقباد بود. در متن های پهلوی آمده است که کی کاوس بر هفت کشور و دیوان و آدمیان فرمانروایی می کرد. بنا بر شاهنامه کی کاوس دومین پادشاه کیانی و فرزند کیقباد بود. او صد و بیست سال پادشاهی کرد. هفت خوان رستم و داستان رستم و سهراب در دوران پادشاهی او اتفاق افتاد. منابع:تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق شاه نامه ها، سیروس شمیسا نامه باستان، میرجلال الدین کزازی پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار برای مطالعه ی مطالب بیشتر می توانید به سایت آکادمی دانا مراجعه کنیدDana Academy
بنا به روایت شاهنامه نوذر فرزند منوچهر و از پادشاهان پیشدادی ست. پادشاهی او هفت سال طول کشید. نوذر پس از مرگ منوچهر و رسیدن به پادشاهی راه و رسم خردمندانه پدرش را کنار گذاشت و به ستم مردم و جمع کردن مال و اموال برای خود پرداخت. در آن زمان جهان به سمت ناامنی و آشوب رفت. در شاهنامه آمده که زَوْ، فرزند طهماسب که از نژاد فریدون است پس از کشته شدن نوذر به فرمانروایی ایران رسید. او از پادشاهان پیشدادی بود. در آن زمان قحطی و خشکسالی سختی همه جا را فرا گرفت و جنگ دو سپاه ایران و توران به درازا کشید. منابع این اپیزود: تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق برای مطالعه ی مطالب بیشتر می توانید به سایت آکادمی دانا مراجعه کنیدDana Academy
منوچهر بعد از رسیدن به پادشاهی، فرمانروایی خود را در ایرانشهر استحکام بخشید. در روایات کهن ایرانی ابر قهرمانی به نام آرش کمانگیر در دوره ی منوچهر می زیست. بنا به روایت شاهنامه، منوچهر نوه ی ایرج و از تبار فریدون و از پادشاهان پیشدادی ست. پادشاهی او صد و بیست سال طول کشید. در زمان تاجگذاری منوچهر، فریدون او را به سام نریمان سپرد. در همین مهمانی بود که به سام نریمان خبر دادند که صاحب فرزندش زال شده است. به دنیا آمدن زال و بزرگ شدنش در کنار سیمرغ، دیدار زال و رودابه و ازدواجشان و به دنیا آمدن رستم در دوره ی پادشاهی منوچهر اتفاق افتاد.منابع این اپیزود: تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار فرهنگ ایران باستان، ابراهیم پور داوود پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق برای مطالعه ی مطالب بیشتر می توانید به سایت آکادمی دانا مراجعه کنیدDana Academy
فریدون در اوستا قهرمانی ست که شخصیتی نیمه خدایی دارد و لقب او اژدهاکش ست. او پسر آبتین بود؛ دومین کسی که هوم را مطابق آئین فشرد و این موهبت به او رسید که پسری مانند فریدون داشته باشد. فریدون کسی ست که بر ضحاک غالب شد ولی او را نکشت و دربندش کرد. در شاهنامه، فریدون از پادشاهان پیشدادی بود که پانصد سال فرمانروایی کرد. او از نژاد جمشید و پدرش آبتین از قربانیان ضحاک بود. کاوه ی آهنگر به همراه جمعی از مردم به سوی فریدون رفتند و او را به نبرد با ضحاک همراهی کردند. او چرم پاره ی کاوه را با پرنیان و زر و گوهر آراست و آن را درفش کاویانی نام نهاد و به کین خواهی برخواست. فریدون با گرزی گاوسر به سمت کاخ ضحاک رفت و آن را بر سر ضحاک کوبید و چون پیک ایزدی او را از کشتن ضحاک بازداشت؛ دست و پای او را بست و در غاری در کوه دماوند زندانیش کرد. فریدون بر تخت پادشاهی نشست. برخی جشن مهرگان را یادبودی از به تخت نشستن فریدون می دانند. منابع این اپیزود: تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار فرهنگ ایران باستان، ابراهیم پور داوود پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق برای مطالعه ی مطالب بیشتر می توانید به سایت آکادمی دانا مراجعه کنیدDana Academy
ضحاک، دهاک و اژی دهاک هم نام داشت. اژی دهاک در متن های دینی ایران باستان جز دیوان و فرزند اهریمن ست که سه سر، سه چشم و سه پوزه داشت. در اوستا فقط شخصیت دیوی دارد که سرانجام فریدون با ضحاک نبرد می کند و او را از میان برمی دارد. در شاهنامه به گونه ی دیگری آمده است؛ ضحاک فرزند امیری نیک سرشت و دادگر به نام مرداس بود. ضحاک با فریبکاری اهریمن، پدر خود را با حیله از میان برداشت و به جای او بر تخت نشست و بر فرمانروایی جمشید نقطه ی پایان گذاشت. اهریمن از او خواست که به پاداش آنچه بر او انجام داده بر دوش او بوسه بزند. بر اثر این بوسه، بر دوش ضحاک دو مار رویید و اژی دهاک سه سر، سه پوزه و شش چشم اوستا به این صورت جلوه کرد. مغز جوانان سرزمین ایران خوراک مارهای دوش او بود. دوران ضحاک هزار سال طول کشید. رفته رفته خردمندی و درستی از بین رفت و خرافات و نادرستی آشکار شد.منابع این اپیزود: تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار فرهنگ ایران باستان، ابراهیم پور داوود پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق برای مطالعه ی مطالب بیشتر می توانید به سایت آکادمی دانا مراجعه کنیدDana Academy
بر اساس متن های اوستا، جمشید پسر ویوَنگهان ست. ویونگهان نخستین کسی ست که هوم را مطابق آئین می فشارد و این سعادت به او می رسد که صاحبدفرزندی به نام جم درخشان یا جمشید شود. در شاهنامه جمشید از پادشاهان پیشدادی و فرزند تهمورث ست. مدت پادشاهی او هفتصد سال ذکر شده است. سیصد سال اول به شش دوره ی پنجاه ساله تقسیم شده که در دوره ی اول انسان ها که دانش آهنگری را در دوره ی تهمورث آموخته بودند؛ سلاح های جنگی مثل شمشیر، زره و گرز ساختند. در پنجاه سال دوم به پوشش ها و لباس مردم پرداخت و نحوه ی بافتن پارچه های مختلف مثل ابریشم و حریر را به آنها آموخت... منابع این اپیزود: تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار فرهنگ ایران باستان، ابراهیم پور داوود پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار شاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق برای مطالعه ی مطالب بیشتر می توانید به سایت آکادمی دانا مراجعه کنیدDana Academy
اورمزد آفرینش گیتی را آغاز می کند. او در یک سال و در شش نوبت پیش نمونه های شش پدیده ی اصلیِ آفرینش یعنی آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان را می آفریند. پیش نمونه ی انسان گیومرث ست که به معنی «زنده ی میرا» ست. این آفرینش هفتاد روز به طول می انجامد. گیومرث نمونه ی انسان کامل ست که برای یاری و کمک به آفریدگار خلق می شود و به همین دلیل او را مرد اَهلَوْ (مرد مقدس) نیز نامیده اند. به روایت شاهنامه تاریخ اساطیری ایران با گیومرث که اولین پادشاه پیشدادی ست آغاز می شود و او را به عنوان اولین انسان و اولین کدخدای جهان می خواند. گیومرث سی سال پادشاهی کرد. منابع:تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگارپژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهارشاهنامه فردوسی، جلال خالقی مطلق برای مطالعه ی مطالب بیشتر می توانید به سایت آکادمی دانا مراجعه کنیدDana Academy
در اینجا درباره ی تاریخ اساطیری ایران باستان براساس متون پهلوی، اوستا و شاهنامه و همینطور شخصیت های ادبی و تاریخی ایران به نقل از منابع قید شده در هر اپیزود گفته می شود.