شکوفایی در پس استقامت
«کوری تنبوم» زن مسیحی هلندی بود که در زمان جنگ جهانی دوم، همراه با خانوادهاش یهودیان را از دست نازیها پنهان میکرد. پس از خیانت، دستگیر شد و به اردوگاه مرگ فرستاده شد؛ جایی که شاهد مرگ خواهر عزیزش "بِتسی" بود.
با وجود رنجها، ایمانش را به مسیح از دست نداد و پس از جنگ، حتی شکنجهگرانش را بخشید.
وقتی در سختیها و گودالهای زندگی قرار میگیریم، دو راه داریم: تحمل کردن یا استقامت کردن.
تحمل یعنی زنده ماندن بدون امید، نشستن در تاریکی و انتظار برای صبح... اما استقامت یعنی ادامه دادن با امید، دیدن وعدههای خدا در میانهٔ طوفان.
📖 یوحنا ۱۰:۱۰
عیسی گفت آمدهام تا حیات داشته باشید، و آن را به فراوانی بیابید.
زنده بودن یعنی نفس کشیدن؛ اما زندگی کردن یعنی حضور خدا را احساس کردن.
۱. تحمل از سر اجبار است؛ ما را خسته میکند و درجا نگه میدارد.
۲. استقامت از ایمان میآید؛ ما را رشد میدهد و به شکوفایی میرساند.
📖 رومیان ۴:۵-۳
ایوب در رنجها خدا را شناخت و گفت: "اکنون چشمانم تو را دید."
پولوس در زندان شادی میکرد، زیرا استقامت داشت.
و عیسی... او تحمل نکرد، بلکه با عشق استقامت کرد؛ راه صلیب را از سر اجبار نرفت، بلکه با محبت تا پایان ادامه داد.
امروز انتخاب با ماست:
فقط زنده باشیم، یا با ایمان و امید زندگی کنیم؟
خدا ما را فراخوانده تا زندگی کنیم — نه فقط زنده بمانیم، بلکه به فراوانی زندگی کنیم (یوحنا ۱۰:۱۰).
قرائت کلام:متی ۳۳:۶ — نخست در پی پادشاهی خدا باش.
۱. انتخاب ما برای پرستیدن خداوند.
خیلی چیزها میتونن خدای ما بشن، اما امروز باید تصمیم بگیریم که کی رو پرستش میکنیم.
یوشع گفت: «من و خاندانم، خداوند یهوه را پرستش میکنیم.»
بیتفاوتی در خانواده خطرناک است. در روز یکشنبه، انتخاب کن که تنها عیسی مسیح را بپرستی.
۲. انتخاب ما برای اولویت دادن به عیسی مسیح.
در هر جایی که هستی، یادت نره: اول عیسی.(لوقا ۵۶:۹–۶۲)
۳. انتخاب و احترام به تصمیم خداوند.
بعضی وقتها تصمیم خدا را باید بپذیری، حتی اگر درک نکنیم.
تشخیص اشتباه — قرائت کلام: خروج ۱:۳۲-۱۰۱. تشخیص سکوت خدا:گاهی خدا ساکت است، اما این سکوت نشانهٔ بیتوجهی نیست. او ما را فراموش نکرده؛ بلکه میخواهد به او بیشتر اعتماد کنیم. مثل قوم اسرائیل نباشیم که در سکوت خدا به سمت بتسازی رفتند.۲. تشخیص زمان خدا:زمان خدا با زمان ما یکی نیست. او همیشه در وقت درست عمل میکند، حتی وقتی ما نمیفهمیم یا صبرمان تمام میشود.۳. تشخیص کار خدا:در کارهای خدا دخالت نکنیم. وقتی ما عقب میرویم، او پیش میآید و کارهایی را که از ما برنمیآید، خودش برایمان انجام میدهد.
عنوان: آزمایشگاه الهیقرائت کلام: اول پطرس ۶:۱–۷خدا میخواهد ایمان خود را ثابت کنیم.۱. خدا هرگز با چیز آزاردهندهای ما را آزمایش نمیکند.۲. او از توان ما آگاه است.۳. هدف، اثبات ایمان ماست.وقتی آزمایش میآید، خدا هیچگاه کاری غیرممکن پیش پای ما نمیگذارد، چون میداند تا چه اندازه توان داریم و هیچوقت بیشتر از حد ما آزمایش نمیدهد.
سنگ را کنار بگذار!📖 قرائت کلام: یوحنا ١٧:١١-٤٤٣ حقیقتی که ثابت میکنن خدا از طریق ما عمل میکنه:١- امید در دل خاکستروقتی همهچیز بسوزه، حتی امید، نباید انتظارمون از خدا از بین بره؛ دعا و مشارکت با اوست که درهای عمل رو باز میکنه.٢- شفاعت و همدلی کلید حرکت خداوقتی اشکهامون ریخته میشه، خدا به غیرت میاد و برای ما عمل میکنه؛ مثل وقتی که عیسی برای ایلعازر گریست و او را برخیزاند.٣- شریکان عیسی در کار نجاتعیسی میتونه همه کارها رو خودش انجام بده، اما ما را همکاران خود قرار داده؛ همانطور که دیگران سنگ را کنار زدند تا معجزه آشکار شود.
در تماس باش ✨قرائت کلام: خروج ۷:۳۳-۱۱متی ۷:۷ — سه نکته مهم:۱- بخواهید تا به شما داده شود.ارتباط با خدا با خواستن آغاز میشود. وقتی خواستهمان را نزد او میبریم، رابطهای زنده با خدا شکل میگیرد.۲- بجویید تا بیابید.باید در پی آنچه میخواهیم حرکت کنیم. خدا در این راه کمک میکند و وقتی مکرر از او میخواهیم، میبخشد. برای خدا در خانه و زندگیات جای مخصوصی بگذار تا رابطهای مداوم داشته باشی.۳- بکوبید تا در به رویتان گشوده شود.دعای ما کوبشی است در آسمان که درها را باز میکند. دعای واقعی آسمان را میگشاید.آیا آمادهای با خدا ارتباط داشته باشی؟
✝️ صلیب ✝️
«اول قرنتیان ۱۸:۱»
صلیب در گذشته ابزاری وحشتناک برای اعدام بود؛ هم دردناک و هم شرمآور. اما بعد از اینکه عیسی مسیح بر روی صلیب رفت، معنای آن برای ما به نجات تغییر کرد.
نجات ما تنها در صلیب عیسی مسیح است، نه در هیچ صلیب دیگری.
سه زاویه مهم:
۱- قبل صلیب: خدا ما را با صلیب روبهرو میکند. جایی که باید خودمان مجازات میشدیم، اما عیسی بیگناه به جای ما رفت تا گناهانمان بخشیده شود. او حقیقت را آشکار کرد: ما گناهکاریم، اما خون او برای ما پرداخت شد. (عبرانیان ۹:۲۲)
۲- روی صلیب: جایی که عشق خدا آشکار شد. همانطور که کلام میگوید: «زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد.» روی صلیب، هم محبت پسر و هم عشق پدر را میبینیم.
۳- بعد صلیب: کار خدا تمام نشد. او قیام کرد! اگر بر صلیب میماند، هیچ امیدی نبود؛ اما قیامش پیروزی ابدی آورد. صلیب از صندلی اعدام به تخت پادشاهی محبت خدا تبدیل شد. (عبرانیان ۷:۲۵)
امروز در سراسر جهان تنها یک راه نجات وجود دارد: صلیب عیسی مسیح.
بنبست آغازجایی که فکر میکنیم پایان است، خداوند آغاز میکند. ایمان همیشه جلوتر از منطق انسانی حرکت میکند.
قرائت کلام: خروج ١٧:١٣ – ٢٠:١٤١- خداوند در بنبستها راهی میسازد. روزمرّگی میتواند بزرگترین بنبست زندگی باشد، اما او ما را از آن عبور میدهد.
٢- رهایی تنها از خداست، نه بازوی انسان. اگر امور را به دستان او بسپاری، به بهترین شکل ممکن عمل خواهد کرد.
٣- نور برای قوم، تاریکی برای دشمن. امروز روحالقدس همان نور و راهنمای ماست و اجتماع مؤمنین همچون ابری از جلال خداوند ما را هدایت میکند.
زندگی در نور
زندگی یک مسیحی باید مثل یک آکواریوم شفاف باشه، نه پشت پرده. در تاریکی هیچکس لکههاشو نمیبینه، اما در نور همهچیز آشکار میشه.
قرائت کلام: یوحنا ۲۰:۳-۲۱
هیچ خدمتی بزرگتر از خدمت کلیسا نیست!
کلیسا فقط برای یکشنبهها نیست؛ جاییه برای رشد، تقدیس و پیوند ما با مسیح. (عبرانیان ۱۰:۲۵)
شما فرزندان نور هستید!
(اول تسالونیکیان ۵:۵-۶)
مسیحیت یعنی حتی اگر به ضررت باشه، باز هم خودت رو به نور بیاری. زندگی ما باید آشکار و راستین باشه، نه پنهان در تاریکی. (اول یوحنا ۱:۵ به بعد)
در کلیسا تقدیس میشویم تا دیگران را تقدیس کنیم.
ما نور و نمک این جهانیم. نور باید بدرخشه، نه اینکه زیر تخت پنهان بشه. برای همین فراخوانده شدیم؛ تا عشق مسیح و حقیقتش از طریق ما به دیگران بتابه.
شادی پولُسی
قرائت کلام: فیلیپیان ۴:۴
دو نوع ایماندار وجود دارند:
۱. دستهای که وقتی با چالش مواجه میشوند، برای نشان دادن بلوغ روحانی، احساسات واقعیشان را مخفی میکنند و با رویی خوشحال و براق، پرستش میکنند.
۲. دستهای که با کوچکترین سختی نامید میشوند، امید خود را به خدا از دست میدهند، کتاب مقدس نمیخوانند، پرستش نمیکنند و چشمشان را از مسیح برمیدارند.
خبر خوب: پولس این نامه را در زندان نوشت — نه در روزی خوب یا شرایط راحت، بلکه به دلیل وفاداریاش به کلام خدا. شادی واقعی، وابسته به شرایط ما نیست، بلکه باید وابسته به خدا باشد. خدای ما آنقدر بزرگ است که ما را بالا میبرد. پس شادیای که پولس داشت، ما هم باید داشته باشیم.
قدمهایی برای آوردن شادی فراتر از شرایط:
احساس واقعی خود را انکار نکنید.
احساسات خود را به خدا بروز دهید.
با یک دوست امین و رازدار صحبت کنید و بارهایتان را با او در میان بگذارید تا سبکتر شوید.
در هر شرایطی، مثل پولس، دلیلی برای پرستش خداوند پیدا کنید.
سرباز مسیحی ✝️
📖 قرائت کلام: دوم تیموتائوس ۱:۲-۱۳
ما فراخوانده شدهایم تا مثل یک سرباز خداوند خدمت کنیم؛ نه برای پاداشهای دنیوی، بلکه برای تاج پیروزی که از خدا دریافت میکنیم.
سرباز خدا خود را از کارهای دنیوی جدا میکند، با اطاعت پیش میرود و بهخاطر دیگران سختیها را تحمل میکند.
۱- خود را از کارهای دنیوی دور کن.
سرباز مسیح باید فکر و دلش را به عیسی بسپارد و مشغولیتهای بیثمر دنیا را کنار بگذارد.
۲- با اطاعت از کلام خدا پیش برو.
حتی در سختیها، از قوانین خدا منحرف نشو. مثل ورزشکاری که تنها با رعایت قانون برنده میشود، ما هم با اطاعت کامل تاج پیروزی را به دست میآوریم.
۳- بهخاطر یکدیگر سختیها را تحمل کن.
الگوی ما عیسی مسیح است که تا آخرین نفس، گناهان ما را بر صلیب تحمل کرد. تحمل ما نهتنها ما را میسازد، بلکه محبت خدا را در ما کامل میکند.
فیض خدا تغییر نمیکنه، حتی وقتی ما شکست میخوریم...
ما اغلب فکر میکنیم محبت خدا وابسته به رفتار ماست؛ اگه خوب باشیم، خدا به ما نگاه میکنه، اما وقتی خطا میکنیم، روشو برمیگردونه... اما این تصویر اشتباهه.
در متی ۹، عیسی کسی رو دعوت میکنه که مردم بهش میگفتن کلاهبردار! اما او رو میپذیره. چون پذیرش عیسی با دنیای ما فرق داره — او برای گناهکارانی اومده که با فروتنی میگن: "خدایا به من رحم کن."
محبت خدا حتی در سختترین لحظات، وقتی توی گناهمون گیر کردیم، کنارمونه.
مثل پسر گمشده که به پدرش بیاحترامی کرد، همهچی رو از دست داد، اما برگشت... و پدری رو دید که از دور منتظرش بوده، همونطور که هست بغلش کرد — با لباس کثیف، بوی بد، حال خراب. پدر جشن گرفت چون پسرش "گم شده بود، اما پیدا شد."
این تصویر واقعی محبته: ما توی عمق کثافت دنیا باشیم، همه ترکمون کنن، اما خدا میاد و میگه: "دستتو بده به من... حتی اگه هیچکس دیگه لمسش نکنه."
محبت خدا وابسته به اعمال ما نیست. فقط کافیه با دلی شکسته بگیم:
"خدایا، به من گنهکار رحم کن..."
صدایی که خاموش شد، اما محبتی که ماند...
📖 قرائت کلام: اول قرنتیان ۱۳:۱۳
محبت از ایمان و امید بزرگتر است... چرا؟
چون ایمان و امید مخصوص این دنیاست، اما محبت ابدی است.
در آسمان، نه نیازی به ایمان هست، نه امید... چون خدا را میبینیم و به وعدهاش رسیدهایم.
تنها چیزی که با ما میماند، محبت است.
🔹 چرا محبت بزرگتر است؟
۱. محبت ابدی است.
۲. خدا محبت است (اول یوحنا ۴:۸)
۳. محبت، نشانهی شاگردان واقعی است (یوحنا ۱۳:۳۵)
۴. محبت همهچیز را کامل میکند (رومیان ۱۳:۱۰)
۵. بدون محبت، همهچیز بیارزش است (اول قرنتیان ۱۳:۱-۲)
🔸 محبت چیست و چه نیست؟
(اول قرنتیان ۱۳:۴-۷)
محبت فقط در کلام نیست، در عمل است.
وقتی با وجود خستگی، شادی میبخشی...
وقتی از خودت درمیایی تا به دیگران برسی...
محبت یعنی زندگی در فداکاری.
🔸 محبت، یک تصمیم است، نه احساس
(یوحنا ۱۵:۱۳)
عیسی با تصمیمی آگاهانه، پای شاگردانش را شست...
او حتی دشمنانش را بخشید... و تا صلیب رفت.
محبت پایدار است، چون انتخابی است که میماند.
گذر از وادی درد و رنج...
رنج، بخشی جدانشدنی از زندگی ماست. کوچک یا بزرگ، باید با سختیهای همدیگه همدلی کنیم. در کلیسا، فقط شادی نیست؛ درد، رنج و سوگواری هم هست.
فیلیپیان ۱:۲۹ و رومیان ۵:۳-۵ به ما یاد میدهند که سختیها تنها درد نیستند، بلکه فرصتی برای افتخار و رشد در حضور خدا هستند؛ جایی که دست خدا را احساس میکنیم.
همه ما با نوعی رنج مواجهیم — تنهایی، نگرانی آینده، فشار درس یا کار. اما آیا باید تسلیم شویم؟ یا ادامه دهیم؟
۱. سختی، پایان شادی نیست... آغاز رشده.
بر اساس رومیان باب ۵، سختی ما را ریشهدار میکند.
داوود گفت: «باور دارم جلال خدا را در سرزمین زندگان خواهم دید.»
هیچ چیز ما را از نقشهی خدا دور نمیکند. او ناخدای این کشتیست؛ پس توکل کنیم و شاد باشیم.
۲. سختیها ما را میسازند، نه میسوزانند.
تصمیم با توست: پخته شوی یا سوخته.
آتش میتواند ما را به ابزار کارای دست خدا تبدیل کند. مثل آهن که از کوره درمیآید، یکی شمشیر میشود و یکی نعل اسب.
ما در مسیر رشد هستیم... هنوز کامل نیستیم، اما در حال کامل شدنیم.
۳. سختیها غنچههاییاند که گل امید را در دل خود دارند.
ارث و امید ما در دل همین سختیها شکوفا میشود.
مسیح گفت: «در این دنیا زحمت خواهید کشید، اما دل قوی دارید... من بر دنیا غلبه یافتهام.»
و این پیروزی، افتخار و باور امروز ماست.
مرگ عزیزان خداوند در نظر او گرانبهاست... چرا؟
📖 قرائت کلام: مزامیر ۱۵:۱۱۶
۱. مرگ، بازگشت به خانه پدر است
در این دنیا غریبیم... اما وطن اصلی ما آسمان است. ما پاسپورت آسمانی داریم (عبرانیان ۱۳:۱۱-۱۶). وقتی عزیزی را از دست میدهیم، ما میگوییم "رفت" ولی آسمان میگوید "آمد".
۲. مرگ، لحظه دیدار چهرهبهچهره با خداست
اکنون تصویری محو میبینیم، اما روزی فرا میرسد که او را روبهرو خواهیم دید (اول قرنتیان ۱۲:۱۳). در زمین با ایمان راه میرویم، اما در آسمان با دیدار زندگی خواهیم کرد (دوم قرنتیان ۶:۵-۷).
۳. مرگ، آغاز جاودانگی برای ایمانداران است
دنیا به دنبال جاودانگیست... اما خون عیسی این را برای ما فراهم کرد. مرگ پایان نیست، بلکه شروع زندگی جاودان با مسیح است (اول قرنتیان ۴۲:۱۵، دوم قرنتیان ۱:۵).
۴. مرگ، فراموشی نیست... بلکه آغاز تجلیل از سوی خداست
در ملاکی ۱۶:۳ آمده که کتاب یادبودی در دست خداست، و نام ترسندگان او در آن ثبت شده. آمین که این جنگ را نیکو تمام کنیم... و فرشتگان ما را به حضور او راهنمایی کنند، جایی که مورد تشویق و تجلیل قرار میگیریم.
برای سرزمینت بایست
ایستادن، یعنی بیتفاوت نبودن...
۱. برای سرزمینت بیتفاوت نباش.
نگو "من جام خوبه، خودشون انتخاب کردن."
وقتی قوم تو در رنجه، دل تو باید بلرزه. نگو "به من چه"، بلکه به غیرت بیا، دلت به رحم بیاد، و فکر قوم باش.
۲. بهجای پدران سرزمینت توبه کن.
در زمان اسارت قوم در بابل، دانیال گفت: "ما و پدرانمان گناه کردیم."
قدرت در اعترافه. وقتی توبه میکنی، نهفقط برای خودت، بلکه برای نسلی که قبل از تو بود، دروازهٔ رحمت باز میشه.
۳. برای مردم سرزمینت شفاعت کن.
موسی ایستاد و شفاعت کرد، و بلا از قوم خدا بازایستاد.
در استر باب ۴، مردخای به استر گفت:
"شاید تو برای چنین روزی به سلطنت رسیدی، تا نجاتدهندهی قومت باشی."
یک شفاعت میتونه فکر خدا رو تغییر بده، چون رحمتش از داوریش پیشی میگیره.
اگر موسی دعا کرد و فکر خدا عوض شد، ما که فرزندان خدا هستیم، دعا و شفاعتمون قطعاً قدرتمنده.
روحالقدس، قدرتی تازه برای یک زندگی جدید
قرائت از اعمال رسولان ۸:۱
روحالقدس، نیرویی عظیم و قدرتی جاودانه است. در این پیام سه نکته کلیدی برای دریافت این قدرت تازه بررسی میشود:
۱. شاهد مسیح باشیم
(اعمال رسولان ۲:۳۲)
شاهد، یعنی کسی که به حقیقت شهادت میدهد. ما باید عیسی را بشناسیم تا کارآمد باشیم. چون از او بخشش، محبت و حیات جاودان یافتهایم، اکنون باید توصیفگر عشق او باشیم، با رفتار و گفتار، در هر جا که هستیم.
۲. اعتراف به گناه و توبهای حقیقی
(اعمال رسولان ۲:۳۸ و ۳:۱۹)
توبه، کلید نزدیکی به خداست. گناه برای خدا بسیار نفرتانگیز است، و اگر از آن برنگردیم، در واقع بتپرستی میکنیم. توبهی ریشهدار، راهی استوار برای بازگشت به حضور خداست.
۳. دریافت عطایای روحالقدس
(ادامهٔ اعمال رسولان ۲:۳۸)
داشتن روحالقدس و پر شدن از آن، دو چیز متفاوتاند. افسسیان ۵:۱۸ میگوید: «از شراب مست نشوید، بلکه از روح پر شوید.» برای رسیدن به هدف الهی، باید روزنههای گناه را ببندیم و تسلیم کامل خدا شویم، تا روحالقدس در ما ساکن شده و ما را به سوی تخت پادشاهی هدایت کند. اطاعت، کلید ماندن روحالقدس در ماست.
صعود به آسمان؛ لازمه پنتیکاست بر زمین
همه ما تجربه تلخ خداحافظی رو داریم… اما در لوقا ۲۴:۵۲، صعود عیسی نه غمانگیز، بلکه همراه با شادی و پرستشه! چرا؟
سه دلیل برای صعود عیسی:
1. پادشاهی آسمانیاش آغاز شد – افسسیان ۱:۲۰-۲۳
عیسی بر هر قدرتی سلطنت میکنه؛ سلطنتی که برای ما، فرزندان خداست.
2. شفاعت برای ما – او نزد پدر، هر لحظه پادرمیانی میکنه.
3. تا روحالقدس بیاد – پنتیکاست، وعده قوت، تعلیم و ثمر روح در زندگی ماست.
چرا شاگردان خوشحال بودن؟ سه نکته اصلی:
1. صعود، پایان نبود؛ آغاز رابطهای تازه با مسیح بود.
2. صعود، آغاز بلوغ روحانی بود؛ پایان نگاه کردن و آغاز شهادت دادن (اعمال ۱:۸).
3. صعود، دعوتی بود برای ورود شاگردان به صحنه؛ از تماشاگر به خدمتگذار، رسول، معلم و واعظ.
برای ورود به این صحنه باید با ضعفهامون خداحافظی کنیم. خدا همون ضعف رو به قوت تبدیل میکنه.
هر برکت با یک انتخاب شروع میشه، همانطور که در تثنیه گفته شده: خدا برکت و لعنت را پیش روی ما گذاشته. گرفتن برکت، یک انتخابه.
امروز انتخاب کنیم که فقط تماشاچی نباشیم؛ بلکه عامل حضور خداوند بر روی زمین باشیم.
ما بخشی از کار خدا بر روی این زمین هستیم.
به نام عیسی مسیح، شکر
خدای ناشناخته را به دیگران معرفی کن | اعمال ۱۶:۱۷–۳۴
در این پیام سه درس مهم از بشارت پولس در آتن میگیریم:
۱. به هدایت روحالقدس حساس باش – آیه ۱۶
۲. همه به نجات و پیام خوش انجیل نیاز دارند – آیات ۱۶ تا ۲۱
۳. مذهب، فرهنگ و هنر مردم را بررسی کن – آیات ۲۲ تا ۲۹
وقتی پولس وارد شهری شد که پر از بت بود، دلش به درد آمد. اما به جای سکوت، حقیقت را با محبت گفت. او به مردم گفت: «شما خدای ناشناختهای را میپرستید، اما من میخواهم او را به شما معرفی کنم.»
پولس بشارت نمیداد از سر اجبار، بلکه از سر عشق. او کسی را که شناخته بود، با دیگران شریک شد. این فرمان خداست: تمام عجایب مرا بازگو کنید.
ما هم باید یاد بگیریم با مردم در هر جایگاه – چه در خیابان، چه در محل کار یا مجلس – همانطور که باید، صحبت کنیم. با احترام، با درک فرهنگ و ذهنشان، و با تمرکز بر خبر خوش نجات.
خدا فقط یک ملت را دوست ندارد، بلکه همه جهان را. و ما سربازان مسیح هستیم تا محبت او را با دیگران در میان بگذاریم.
دعوت به بالاخانه رسولان مسیح | یوحنا ۲۰:۱۹–۲۹
در این پیام، به سه نکتهی کلیدی از ملاقات عیسی با شاگردان در بالاخانه نگاه میکنیم. بالاخانهای که با درهای بسته آغاز شد، اما با حضور او به مکانی برای حیات تازه، روح تازه و ایمان تازه تبدیل شد.
۱. عیسی از درهای بسته عبور میکند.
در یوحنا ۲۰:۱۹، شاگردان در اتاقی قفلشده جمع شده بودند، پر از ترس و نگرانی. اما عیسی ناگهان در میان آنها ایستاد و گفت: «سلام بر شما.»
هیچ مانعی نمیتواند جلوی حضور عیسی را بگیرد—نه ترسها، نه تردیدها و نه درهای بستهی دل ما.
او به قلبهایی که بسته شدهاند نزدیک میشود و صلح واقعی را عطا میکند.
۲. عیسی روح خود را بر ما میدمد.
در آیات ۲۲ و ۲۳، عیسی بر شاگردان دمید و گفت: «روحالقدس را دریافت کنید.»
او نمیخواهد فقط در کنار ما باشد، بلکه میخواهد در ما زندگی کند و از درون ما عمل کند.
این روح ما را برای انجام مأموریتش، بخشیدن دیگران و زیستن در قدرت الهی آماده میکند.
۳. عیسی حتی در شک، ملاقاتمان میکند.
توما یکی از آن لحظهی اولیه جا مانده بود، و وقتی شنید که دیگران عیسی را دیدهاند، باور نکرد.
اما عیسی، هشت روز بعد، دوباره آمد—این بار فقط برای یک نفر شکاک.
در آیات ۲۴ تا ۲۹، میبینیم که ایمان بدون دیدن هم ممکن است، اما عیسی کسانی را که تردید دارند نیز فراموش نمیکند.
این پیام، دعوتیست برای هر کسی که با ترس، بیروحی یا شک دستوپنجه نرم میکند. عیسی همان امروز هم وارد بالاخانهی قلب تو میشود… فقط کافیه در دلت باز باشه، حتی اگر درها هنوز بستهان.