واقعیت اینه که وقتی یکی یه کسی اهانت میکنه در واقع نشون میده که هیچ حرف درست و واقعی برای نداره که علیه اون شخص بیان کنه وگرنه که علت این اهانت رو میگفت و با دلیل و استدلال حرف میزد و با خیال راحت نتیجه گیری از حرففاشو میذاشت به عهده همه شنونده ها نه فقط بخشی از شنونده هایی که از نزدیکان و موافقانش هستن ولی همچین آدمی میاد چیکار میکنه میاد برعکس عمل میکنه یعنی اول نتیجه رو ارایه میده اونم نتیجه ای که خودش گرفته بدون هیچ استدلالی و جالب تر اونجاست که وقتی به چالش کشیده بشه که چطور به این نتیجه رسیدی از دادن اطلاعات و منابع و دلایل عاجز و حتی چند خط مقدمه قادر به گفتن نیست که چطور این نتیجه براش حاصل شده و قسمت تاسف بار تر این هستش که چنین فرد بی آبروی امیدوار به این هستش که مردم تصور کنن برای کوتاهی سخن دیگه سراغ مقدمه و دلایل نمیره.
خرمگس یه انسان معمولیه که مث همه ما همراه با نقص، نقطهضعف، عشق یواشکی و یه کوله پشتی پر از درد
درست همونجوری که ذات ما انسانها هستش.
آرتور هم همینجوریه مث خرمگس ولی آرتور بزرگتر از زندگیه. یک ابرقهرمان قدرتمنده، یه انسانگرا که مخالف صریح سیاست و برای آزادی مردم فعالیت میکنه. اون همیشه با حقیقت دشمناشو از پا در میاره.
جما کسی که هم عاشق خرمگس و هم عاشق آرتور بخاطر ویژگیهاشون که براتون توضیح دادم
https://anchor.fm/azad-nazari/subscribe برای گوش کردن به این اپیزود بر روی لینک کلیک کنید
بر روی افق رویداد قرار داریم و همیشه با قرار گرفتن توی این موقعیت خواستیم که از دیکتاتوری زمان فرار کنیم و با خم کردن زمان گذشته و حال و آینده رو یکپارچه و در لحظه ای خاص تجربه کنیم جالب بدونیم که رنگ ها هم در جهان ما تحت تاثیر زمان متفاوت عمل میکنن مثلا آسمونمون سه میلیارد سال پیش رنگش نارنجی بوده و اقیانوس هامونم به رنگ سبز و زمینمون کلا سیاه بوده و اما با گذشت زمان و تغیررات اساسی ولی تدریجی، تونسته به رنگ ها و شرایط امروزش برسه اگه ما این تغییرات رو مثبت در نظر بگیریم یعنی ،حرکت رو به بهتر شدن پس......
https://anchor.fm/azad-nazari/subscribe برای گوش کردن به این اپیزود بر روی لینک کلیک کنید
فون تریه شوخی سختی با مخاطب میکند و سیلی محکمی به صورت او میزند. ما در هنگام دیدن ماجرا فکر میکنیم که این مردم داگویل هستند که قرار است قضاوت شوند ولی این حکمی که ما برای آدم های داگویل میدانیم، این بزم خونین و مرگبار و انتقام به سبک “چشم در برابر چشم” که ما دیوانه وار از فون تریه خواهش میکنیم ، وحشی و حیوان بودن خودمان را بیشتر از همه نشان میدهد. مخاطبی که خود به قضاوت نشسته ، مورد قضاوت قرار میگیرد یک بازی ماهرانه با اخلافیات توسط فون تریه و نیشخندی به انسانیت و تمدن
https://anchor.fm/azad-nazari/subscribe برای گوش کردن به این اپیزود بر روی لینک کلیک کنید
زمین خوردن یک اتفاق. اما روی زمین موندن یک انتخاب
https://anchor.fm/azad-nazari/subscribe برای گوش کردن به این اپیزود بر روی لینک کلیک کنید
https://anchor.fm/azad-nazari/subscribe برای گوش کردن به این اپیزود بر روی لینک کلیک کنید
اگر خدا نباشد ، چه چیز دیگری به زندگی او معنا خواهد بخشید و چه معیاری باید و نبایدها را برای او تعريف خواهد کرد و البته کی ست که او را از مرگ برهاند ؟ در سکانس اعتراف شوالیه به مرگ که در هیبت کشیشی درآمده ، در دیالوگ ها به روشنی می گوید که به دنبال اطمینان از وجود خداست و از این که خدا خود را در توهمات پنهان کرده ، شکایت دارد . او می گوید خدا را در تاریکی صدا کردم اما پاسخی نشنیدم و مرگ در جواب این سخن می گوید : « شاید کسی آن جا نبوده شوالیه از این سخن ،مضحک بودن و بی معنا بود زندگی را نتیجه می گیرد .