حس هدفمندی از دل معنایی میاد که بر اساس ارزهای وجودیمون کشیدیم بیرون و زدیم به دیوار زندگیمیون
وقتی میتونیم خلاقانه با جهان سرگرم باشیم که کار معنا داری انجام میدیم
در واقع اگر معنایی نباشه خلاقیتی هم شکل نمیگیره
تغییر جهان اگر بتونیم اون رو تا انتها انجام بدیم و به پایان برسونیم ، با هر گامی در امتداد این مسیر، در ما رضایتی عمیق و پایدار ایجاد میکنه
این حس تنهای چیزیه که در لحظه آخر میتونه باعث بشه احساس پشیمانی نکنیم و با زیباترین لبخند از زندگی خداحافظی کنیم
کسی که چرایی زندگی رو فهمیده باشه با هر چگونگی کنار میاد
چرایی زندگی همون معنای زندگیه
چطور، چرایی برای زندگی پیدا کنیم ؟
اما شاید سوال بهتر این باشه ، چطور چرایی و معنایی برای زندگیمون خلق کنیم؟
لازمه همیشه در زندگی در مورد هر کاری از خودمون بپرسیم چرا دارم این کار رو انجام میدم ؟ یا چرا میخوام میخوام انجامش بدم؟
لازمه کاری رو انجام بدیم که احساس میکنیم معنا دار است
باید معنایی برای زندگی پیدا کنیم
فقط اینطوریه که میتونیم به تمامی از زندگی لذت ببریم
پیداش کنیم معنای زندگیمون رو
و این اصلا ی پیشنهاد نیست
و بایده