Home
Categories
EXPLORE
True Crime
Comedy
Society & Culture
Business
Sports
History
Fiction
About Us
Contact Us
Copyright
© 2024 PodJoint
00:00 / 00:00
Sign in

or

Don't have an account?
Sign up
Forgot password
https://is1-ssl.mzstatic.com/image/thumb/Podcasts221/v4/ed/26/01/ed2601fa-cc88-603c-edce-16b42fd09087/mza_3228424969086682485.jpg/600x600bb.jpg
Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
PersianBMS
24 episodes
4 months ago
در این سری برنامه ها شما دوستان عزیز پیام‌های متفاوتی در زمینه‌های گوناگون زندگی خواهید شنید این پیام‌ها از طریق داستان‌هایی که گرچه ممکن است واقعی نباشند ولی همه ما کم و بیش آنها را در زندگی تجربه کرده‌ایم به گوش شما میرسند.
Show more...
Books
Arts,
Personal Journals,
Society & Culture
RSS
All content for Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها is the property of PersianBMS and is served directly from their servers with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
در این سری برنامه ها شما دوستان عزیز پیام‌های متفاوتی در زمینه‌های گوناگون زندگی خواهید شنید این پیام‌ها از طریق داستان‌هایی که گرچه ممکن است واقعی نباشند ولی همه ما کم و بیش آنها را در زندگی تجربه کرده‌ایم به گوش شما میرسند.
Show more...
Books
Arts,
Personal Journals,
Society & Culture
Episodes (20/24)
Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۲۴) – عضویّت در گروه ۹۹ – عشق بی پایان
– پادشاهی بود که در دربارش یه آشپز کار همیشه خوشحال کار میکرد پادشاه از وزیر باتدبیرش راز شادی اون آشپز فقیر رو پرسید که در جوابش وزیر گروه ۹۹ رو به پادشاه معرفی کرد – پیرمردی صبح زود از خونه اش بیرون اومد ؛ توی راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرین ……
Show more...
6 years ago
10 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۲۳) – ۲۰ دلاری – گردنبند
-یه سخنران معروف در سالنی که حدود ۲۰۰ نفر جمعیّت داشت با یه اسکناس ۲۰ دلاری درس جالبی به حضار میده. -پدری هر شب قبل از خواب از دخترش میخواست که اگه اونو دوست داره اون گردنبند بدلش رو به پدر بده ولی هرشب دخترک گریه میکرد تا اینکه بالاخره راضی به اینکار میشه…
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۲۲) – عشق تنها نیروی خلاق
استاد دانشگاهی از دانشجوهاش میخواد درباره ۲۰۰ نوجوون که در قسمت کثیف و پرجمعیّت شهر زندگی میکردن تحقیق کنن و پیش بینی خودشونو درباره آینده اونها بنویسند نتیجه این بود”هیچ شانسی ندارن” ولی بعد از ۲۵ سال…
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۲۱) – صدای پای عشق
مردی که عاشق یه دختر جوون بنام «دویی» شده بود به همسرش پیشنهاد طلاق می‌ده ولی همسرش براش یه شرطی می‌ذاره و مرد هم قبول می‌کنه و اتفاقات جالبی می‌افته.
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۲۰) – آجر – تاجر و ماهیگیر
– مدیر جوانی با ماشین گرونش مشغول رانندگی بود که یه دفعه یه آجر با شدت به ماشینش برخورد می‌کنه وقتی ترمز می‌گیره می‌بینه که یه بچه اونجا ایستاده. – یه تاجر آمریکایی می‌خواد به یه ماهیگیر مکزیکی راهی یاد بده که از نظر اقتصادی پیشرفت کنه ولی ماهیگیر با چند تا سؤال ساده تاجر رو غافلگیر می‌کنه.
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۱۹) - توله‌های فروشی - مدیر هتل
- پسر بچه ای وارد مغازه ه میشه که یه توله سگ بخره ولی از بین همه توله ها اونی رو انتخاب میکنه که میلنگیده - مرد میانسالی با همسرش در یه شب طوفانی وارد هتلی میشن که تمام اتاقاش پر بود ولی کارمند هتل اتاق خودشو به اونا میده
Show more...
6 years ago
10 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۱۸) – شبی برای رابی
رابی کلاس پیانو می‌ره و معلمش اصلا ازش راضی نیست یه مدت کلاس پیانو نمی‌ره تا اینکه درست روز کنسرت پیداش می‌شه…
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۱۷) – یک سوال فیزیک – داستانی کوچک با درسی بزرگ
– جواب بسیار ساده‌ای که یه دانشجوی فیزیک دانشگاه کپنهاک به این سوال می‌ده در نظر اول باعث رد شدنش می‌شه – کشتی غول پیکری خراب می‌شه و همه تعمیرکارا از تعمیرش عاجز می‌شن ولی یه تعمیرکار پیر میاد و…
Show more...
6 years ago
10 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۱۶) – چشمان پدر
پسر بچه ای عاشق فوتباله ولی به خاطر هیکل ضعیف و لاغرش همیشه روی نیمکت ذخیره ها میشینه تا اینکه پدرش از دنیا میره…
Show more...
6 years ago
8 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۱۵) – ارزشش را داشت، آیا خدایی وجود دارد؟
– در جنگ جهانی اول یکی از سربازا از توی سنگرش می‌بینه که دوستش درست وسط میدان جنگ تیر خورده سرباز با اینکه خطر مرگ رو جلوی چشماش می‌دید تصمیم می‌گیره که به کمک دوستش بره… – آرایشگری بود که به وجود خدا عقیده نداشت. یه روز یکی از مشتریاش بعد از اینکه اصلاح سرش تموم می‌شه نکته جالبی رو مطرح می‌کنه …
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۱۴) – سبد زغال، زشت اما دوست داشتنی
– پدربزرگی با نوه‌اش تو کلبه‌ای کنار رودخونه زندگی می‌کردن یه روز با سبد زغال یه آزمایشی می‌کنن – جولیا تازه وارد مدرسه جدیدش شده بود و چون قیافه خیلی زیبایی نداشت از همون اول مورد تمسخر قرار گرفت…
Show more...
6 years ago
10 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۱۳) – خدا و ظرف شیر
مرد جوانی همیشه تو دلش به خودش می‌گفت مگه خدا با ما حرف هم می‌زنه؟ تا اینکه…
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۱۲) - آتش نشان
پسری ۶ ساله دچار بیماری سرطان خون می‌شه و مادرش سعی می‌کنه هرطور شده به آرزوی پسرش جامه عمل بپوشونه...
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۱۱) – هدیه کریسمس
پسر بچه قصه ما درست در شب کریسمس مجبور میشه توی برف زمستون یه کار عجیبی بکنه…
Show more...
6 years ago
24 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۱۰) – نمی‌توانم
دونا با شاگرداش تصمیم می‌گیرن تمام ناتوانی‌های خودشونو روی کاغذ بیارن…
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۹) – مهم‌ترین عضو بدن
مادری از بچه‌اش می‌پرسه مهم‌ترین عضو بدنش چیه ولی جواب‌هاش مادرشو راضی نمی‌کنه پسر بچه‌ای وقتی می‌فهمه صاحبش ماشینشو از برادرش هدیه گرفته یه آرزوی جالب می‌کنه که شنیدنیه…
Show more...
6 years ago
10 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۸)- روح یا مقررات
خواهر و برادری که تصمیم می‌گیرن نویسنده بشن معلم‌های هر کدوم به روش خودشون به اونا کمک می‌کنن ولی متاسفانه...
Show more...
6 years ago
10 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۷) – اطلاعات لطفا
ّپسرکی با آدم توی تلفن که بهش می‌گفتن اطلاعات لطفا آشنا می‌شه که…
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۶) – از هر دست که بدی
مردی با ماشین قدیمیش به یه خانم پولدار با ماشین مدل بالاش برخورد می‌کنه که احتیاج به کمک داره….
Show more...
6 years ago
10 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
زبان قصه‌ها (۵) – هراس از طوفان
هواپیمای کشیش دچار طوفان شدیدی می‌شه و برای یه لحظه به ایمان خودش شک می‌کنه…
Show more...
6 years ago
9 minutes

Zabane Ghesseha | پادکست زبان قصه‌ها
در این سری برنامه ها شما دوستان عزیز پیام‌های متفاوتی در زمینه‌های گوناگون زندگی خواهید شنید این پیام‌ها از طریق داستان‌هایی که گرچه ممکن است واقعی نباشند ولی همه ما کم و بیش آنها را در زندگی تجربه کرده‌ایم به گوش شما میرسند.