|خوانش غزلیات سعدی
هر اپیزود شامل یک غزل تدوین شده با موسیقی از یک آهنگساز ایرانی است
|
در پایان هر ۱۰ غزل یک فایل شامل ۱۰ غزل پیشین بدون موسیقی منتشر میشود
|خوانش غزلیات سعدی
هر اپیزود شامل یک غزل تدوین شده با موسیقی از یک آهنگساز ایرانی است
|
در پایان هر ۱۰ غزل یک فایل شامل ۱۰ غزل پیشین بدون موسیقی منتشر میشود

موسیقی: مسعود شعاری|
واژه پسر: در شعر شاعران کاملاً عارف مسلک نیز نظر بازی با جوان نوخط نیز دیده میشود، علاوه بر این باید به خاطر داشت که تَغَزُّل به یادِ پسران در جامعه آن دوران سنتِ ادبیِ پابرجایی بود که جامعه کم و بیش آن را تحمل میکرد تا نامِ دختران و زنان پردهنشین بر سر زبانها نیفتد| خوشمیرود: به زیبایی راه میرود| راست: (صفت) در مقابل کَج| بالایچُنین: چنین قد و بالایی| اسلام: مراد «اهل اسلام» «مسلمانان»| زیر و بالا: کنایه از سخنِ نادرست و غلط و حلافِ حقیقت| عزیزان: سعدی این واژه را گاه به معنای «عاشقان» و گاه به معنای «معشوقان و محبوبان» به کار میبرد| بیجُرم: بیگناه| بندهٔمملوک: «بنده» در اینجا یعنی«اینجانب، من»، «مَمْلوک» یعنی «غلامِ زَرخرید»، بنده مملوک یعنی «من غلامِ زَرخرید تواَم»| بیشرع: بدونِ رعایت موازینِ دین و شرع، بدون ترس از خدا| بِبَر: غارت کن| یَغما: تاراج| «خانهیغماست» روایتِ چاپ فروغی و چاپ یغماییست، در نسخه بَدَلهای چاپ یغمایی نسخهبدلِ «خوانِیغماست» از نسخه چاپی هند آمده، «خوان=سفره»| خارخوردن: کنایه از آزار و سختی چیزی را تحمل کردن| «خارِخُرما»: خارِ درخت نخل| انگشتنما: در اینجا بارِ منفی دارد، به معنای رسوای خاص و عام| سهل است: اهمیتی ندارد| در قدمِ تو ریخت: به پای تو نثار کرد| دِگَرحیات: زندگی جاودان