Home
Categories
EXPLORE
True Crime
Comedy
Society & Culture
Business
Sports
History
Fiction
About Us
Contact Us
Copyright
© 2024 PodJoint
00:00 / 00:00
Sign in

or

Don't have an account?
Sign up
Forgot password
https://is1-ssl.mzstatic.com/image/thumb/Podcasts114/v4/84/19/16/8419165a-87f1-053b-5503-33b8c17d7312/mza_11682546612788746373.jpg/600x600bb.jpg
Mana Kids | کودکان مانا
Assemaneh
65 episodes
18 hours ago
Stories and songs for Kids
Show more...
Kids & Family
RSS
All content for Mana Kids | کودکان مانا is the property of Assemaneh and is served directly from their servers with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
Stories and songs for Kids
Show more...
Kids & Family
Episodes (20/65)
Mana Kids | کودکان مانا
شب یلدا | بابابزرگ و انار | قصه شب | قصه برای کودک | قصه برای خواب | وقت خواب

سلام مامان باباهای مهربون 🌷🌵🍁⛄️ یلدا مبارک 🍉 🎉 به مناسبت این شب زیبا، یه داستان از مرجان زارع عزیز یلدا خیلی قشنگ است، یک شب پر از شادی و لبخند و قصه، پر از میوه‌های خوش‌مزه مانند هندوانه و انار. بابا‌بزرگ دلش می‌خواست شب یلدا که شد، همه‌ی اهل محل انار داشته باشند، انارهای شیرین و قرمز و آب‌دار. بابا‌بزرگ توی خانه‌اش چند درخت انار داشت. انارهای درخت‌ها را جمع کرده بود و چیده بود توی جعبه‌های کوچکی و توی زیر‌زمین خانه‌اش گذاشته بود. برای چی؟ برای شب یلدا. بابا‌بزرگ با خودش می‌گفت: «شب یلدا که بدون انار شب یلدا نمی‌شود! باید یک اناری باشد که دانه‌اش کنیم و بریزیم توی کاسه و کنار هم چند دانه‌ای انار بخوریم.» انار‌ها آنجا در هوای خنک و تاریک زیر‌زمین در جعبه‌های کوچک چوبی کنار هم نشسته بودند و منتظر بودند. بالأخره یک روز صبح بابا‌بزرگ در زیر‌زمین را باز کرد و لبخند‌زنان گفت: «خب، کوچولوهای قرمز خوش‌مزه! وقت بیرون رفتن است.» و با یک بسته‌ی بزرگ پاکت کاغذی آمد توی زیر‌زمین و نشست کنار جعبه‌های انار. انار‌ها را یکی‌یکی در پاکت‌ها ریخت و پاکت‌های پر از انار را کنار دیوار چید. ظهر که شد، کلی پاکت انار کنار دیوار چیده شده بود. بابا‌بزرگ هم خسته شده بود و کمرش حسابی درد گرفته بود. برای همین، از زیر‌زمین بیرون رفت تا کمی قدم بزند و به کمرش پیچ و تابی بدهد. همین موقع بود که در زدند. نوید پسر آقا تقی همسایه‌ی رو‌به‌رویی بود. آمده بود توپش را که روز قبل افتاده بود توی حیاط خانه‌ی بابا‌بزرگ پس بگیرد. بابا‌بزرگ با مهربانی در را باز کرد و گفت: «بیا تو پسرم. خودت برو و توپ را پیدا کن. من که کمرم درد می‌کند.» نوید با خوش‌حالی دوید توی باغچه و پشت خرت و پرت‌های کنار حیاط دنبال توپش گشت. همین موقع بود که از پنجره‌ی زیرزمین چشمش به پاکت‌های انار افتاد و لبخند‌زنان گفت: «وای بابابزرگ! رفتید توی کار خرید و فروش انار؟!» بابا‌بزرگ تا این حرف را شنید، قاه‌قاه زد زیر خنده و همان‌طور که کمرش را به این‌طرف و آن‌طرف خم می‌کرد، گفت: «نه پسرجان، من کجا و خرید و فروش کجا؟! من یک پیر‌مرد بازنشسته‌ام. به درد این‌طور کارها نمی‌خورم.» نوید با تعجب گفت: «پس این همه پاکت انار برای چیست؟» بابابزرگ قری به کمرش داد و گفت: «امشب شب یلداست! می‌خواهم همه‌ی اهل محل را به انار میهمان کنم. خوب نیست شب یلدا من این همه انار داشته باشم و شب یلدای بعضی‌ها بدون انار باشد.» نوید با هیجان گفت: «اگر می‌خواهید انار‌ها را بین همسایه‌ها پخش کنید، من و دوستانم کمک می‌کنیم. اصلا یک گروه انارپخش‌کن‌های شب یلدا تشکیل می‌دهیم.» بابا‌بزرگ که از فکر نوید خوشش آمده بود، لبخندزنان گفت: «خیلی عالی می‌شود. راستش نگران بودم با کمردردی که دارم، این همه پاکت انار را چه‌طور به دست همسایه‌ها برسانم.» نوید توپش را که پشت نردبان کوچک کنار حیاط گیر افتاده بود برداشت و همان‌طور که می‌دوید دم در گفت: «پس من می‌روم و خیلی زود با بچه‌ها بر‌می‌گردم.» نیم ساعت نگذشته بود که گروه انارپخش‌کن‌های شب یلدا با دوچرخه‌هایشان توی حیاط خانه‌ی بابا‌بزرگ صف بستند. از طرف بابابزرگ، کوچه‌ی محل مأموریت هریک مشخص شد. آن ‌وقت مأموران پخش انار با دوچرخه‌هایی که سبدهایشان پر از پاکت‌های انار بود، یکی‌یکی از خانه‌ی بابابزرگ بیرون رفتند. در یک چشم برهم‌زدن، محله پر شد از انار، انارهای سرخ و درشت و آب‌دار. روی لب همه‌ی اهل محل هم لبخندی به شیرینی و سرخی انارهای شب یلدا نشست. مردم محل با شادی می‌گفتند: «به‌به، عجب اناری! عجب شب یلدای قشنگی!» این هم یه داستان ویژه برای شب یلدا منتظر نظراتتون هستم 🌷🌵🍁⛄️ اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.

Show more...
10 months ago
6 minutes 1 second

Mana Kids | کودکان مانا
صد دانه یاقوت

سلام مامان باباهای مهربون 🌷🌵🍁⛄️ نظر یادتون نره 🌷🌵🍁⛄️ اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.



صد دانه ياقوت دسته به دسته

با نظم و ترتيب یک جا نشسته

هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان

قلب سفيدي در سينه آن

ياقوتها را پيچيده با هم

در پوششي نرم پروردگارم

هم ترش و شيرين هم آب دار است

سرخ است و زيبا نامش انار است

مصطفی رحماندوست

به یاد دوران شیرین مدرسه

Show more...
1 year ago
38 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
Mana Kids | کودکان مانا (Trailer)
1 year ago
39 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
مادربزرگ
سلام مامان باباهای مهربون 🌷🌵🍁⛄️ نظر یادتون نره 🌷🌵🍁⛄️ اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید. مادر بزرگ وقتی اومد خسته بود چارقدشو دور سرش بسته بود صدای کفشش که اومد دویدم دور گلای دامنش پریدم بوسه زدم روی لپاش تموم شد خستگی هاش . .
Show more...
1 year ago
22 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
السون و ولسون، باز اومده زمستون
‌سلام مامان باباهای مهربون 🌷🌵🍁⛄️ نظر یادتون نره 🌷🌵🍁⛄️ اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید. الســـون و ولســون باز اومده زمستون سه ماهه فصل پاییز تمومه بچه ها جون فصل پاییز سراسر مـــهر و آبــان و آذر حالا ما این سه ماه رو گذاشتیمش پشت سر چرخ چرخ ، عباسی با همدیگه همــــبازی آدم برفی می سازیم آدم برفی می سازیم
Show more...
1 year ago
31 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
شعر مورچه
مورچه تو مثل نقطه هستی
سیاه و ریز ریزی ولی باید بدانی
برای من عزیزی برای دیدن تو
کنارت می‌نشینم کمی خم می‌شوم تا
تو را بهتر ببینم همیشه صبح تا شب
فقط مشغول کاری تو خیلی دانه حتماً
میان لانه داری دلت می‌خواهد الآن
بیایی روی پایم چرا پس ساکتی تو؟
بگو الآن می‌آیم تو را من دوست دارم
خودت شاید ندانی تو کوچولوترین دوست
برایم در جهانی «ناصر کشاورز»
Show more...
2 years ago
48 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
لالا لالا گل پونه
بخواب آروم تو آغوشم، نکن هرگز فراموشم بخواب آروم کنار من، تو پاییز و بهار من لالا لالا تو مثل ماه، بخواب که شب شده کوتاه لالا لالا گل گندم، نشی تو بی قراری گم لالا لالا گل مریم، چشات رو هم میره کم کم لالا لالا گل یاسم، ازت میخونه احساسم لالا لالا گل پونه، عزیزنم رفته از خونه لالا لالا گل زردم، ببین بی تو پر از دردم بخواب آروم تو آغوشم، نکن هرگز فراموشم بخواب آروم کنار من، تو پاییز و بهار من لالا لالا گل پونه، عزیزنم رفته از خونه لالا لالا گل زردم، ببین بی تو پر از دردم
Show more...
2 years ago
2 minutes 2 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
خوشحال ‌و شاد و خندانم
‎خوشحال و شاد و خندانم
قدر دنیا رو می‌دانم ‎خنده کنم من
دست بزنم من
پا بکوبم من
شادانم ‎در دلم غمی ندارم
زیرا هست سلامت جانم ‎عمر ما کوتاست
چون گل صحراست
پس بیایید شادی کنیم ‎بیایید باهم بخوانیم
ترانه‌ی مهربانی ‎عمر ما کوتاست
چون گل صحراست
پس بیایید شادی کنیم ‎گل بریزم من
از روی دامن
بر روی خرمن
شادانم خوشحال و شاد و خندانم
قدر دنیا رو می‌دانم ‎خنده کنم من
دست بزنم من
پا بکوبم من
ج‫وانم‬ ‎در دلم غمی ندارم
زیرا هست سلامت جانم ‎عمر ما کوتاست
چون گل صحراست
پس بیایید شادی کنیم ‎بیایید باهم بخوانیم
ترانه‌ی جوانی را ‎عمر ما کوتاست
چون گل صحراست
پس بیایید شادی کنیم ‎گل بریزم من
از روی دامن
بر روی خرمن
جوانم
Show more...
2 years ago
2 minutes 2 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
داستان کوتاه کودکانه فیل در جنگل

‌سلام مامان باباهای مهربون  🐘🐘🐘

نظر یادتون نره 🐘🐘🐘

اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.

Show more...
4 years ago
3 minutes 18 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
داستان کوتاه کودکانه از خونه شلخته گربه‌ها

‌سلام مامان باباهای مهربون  🐱🐱🐱

نظر یادتون نره 🐱🐱🐱

اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.

Show more...
4 years ago
3 minutes 30 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
داستان کوتاه کودکانه یک کلاغ چل کلاغ

‌سلام مامان باباهای مهربون  🐦🐦🐦

نظر یادتون نره 🐦🐦🐦

اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.

Show more...
4 years ago
3 minutes 11 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
شعر کودکانه مسواک و دندان درخشان

‌سلام مامان باباهای مهربون  🦷😁🪥

نظر یادتون نره 🦷😁🪥

اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.

Show more...
4 years ago
41 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
شعر کودکانه ۴ فصل سال

‌سلام مامان باباهای مهربون  🌷🌵🍁⛄️

نظر یادتون نره 🌷🌵🍁⛄️

اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.

Show more...
4 years ago
41 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
شعر کودکانه قطار قطار مورچه

‌سلام مامان باباهای مهربون  🐜🐜🐜

نظر یادتون نره 🐜🐜🐜

اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.

Show more...
4 years ago
25 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
شعر کودکانه صد دانه یاقوت

‌سلام مامان باباهای مهربون  🍎🍓🍉

نظر یادتون نره 🍎🍓🍉

اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.

Show more...
4 years ago
49 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
شعر کودکانه پدربزرگ خندون

‌سلام مامان باباهای مهربون  🌻🌻🌻

نظر یادتون نره 🌻🌻🌻

اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.

Show more...
4 years ago
33 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
شعر کودکانه تاب‌تاب عباسی

‌سلام مامان باباهای مهربون 🎢🎢🎢 

نظر یادتون نره 🎢🎢🎢 

اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.

🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 🎢🎢🎢 

تاب تاب عباسی یک ترانهٔ کودکانهٔ فولکلور ایرانی است که در محدوده بزرگی از کشور ایران که با گویش فارسی صحبت می‌کنند شناخته‌شده و برای کودکان در حال تاب‌بازی و گاهی به عنوان لالایی خوانده می‌شود. سراینده این شعر و زمان سرایش این  شعر معلوم نیست، همچنین در محدوده‌های جغرافیایی مختلف به دنبال بیت اول آن  شعرهای مختلفی افزوده گردیده است. این شعر توسط شاعران مختلف با محتوای  متفاوتی بازتولید و منتشر شده است.

Show more...
4 years ago
2 minutes 15 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
شعر کودکانه پلیس مهربون
‌سلام مامان باباهای مهربون 👮🏻‍♂️👮🏻👮🏻‍♀️ نظر یادتون نره 👮🏻‍♀️👮🏻👮🏻‍♂️ اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.
Show more...
4 years ago
33 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
شعر کودکانه بچه‌ها و آقا پلیس
‌سلام مامان باباهای مهربون 👮🏻👮🏻‍♀️👮🏻‍♂️ نظر یادتون نره 👮🏻‍♀️👮🏻👮🏻‍♂️ اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.
Show more...
4 years ago
31 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
داستان کوتاه کودکانه پچ‌پچ - یه قصه از آشیونه خونواده شاهین
‌سلام مامان باباهای مهربون 🦅🦅🦅 نظر یادتون نره 🦅🦅🦅 اگر شعر و داستانی هم مدنظرتونه تا برای بچه‌ها بخونم، توی نظرات برام بنویسید.
Show more...
4 years ago
3 minutes 39 seconds

Mana Kids | کودکان مانا
Stories and songs for Kids