
شاهنامه با سیروس ملکی
اسفندیار، پهلوان نامدار ایران، به فرمان پدرش گشتاسپ راهی سیستان شد تا رستم را که فرمان شاه را نپذیرفته بود، به بند کشد. رستم که همواره پاسدار ایران بود، از جنگ با پهلوان ایرانی سر باز زد و بارها کوشید اسفندیار را از نبرد بازدارد. اما سرانجام کار به نبردی بزرگ کشید. دو پهلوان چندین روز با یکدیگر جنگیدند؛ رستم در برابر تن رویینتن اسفندیار کاری از پیش نمیبرد. سرانجام با راهنمایی سیمرغ، رستم تیری ساخت از چوب گز و در نبرد، آن تیر را به چشم اسفندیار زد. اسفندیار در دم جان سپرد و رستم اندوهگین و سوگوار شد. این نبرد غمانگیز یکی از تلخترین رویدادهای شاهنامه است، زیرا دو قهرمان بزرگ ایرانزمین به روی یکدیگر شمشیر کشیدند.