Home
Categories
EXPLORE
True Crime
Comedy
Society & Culture
Business
Sports
History
Fiction
About Us
Contact Us
Copyright
© 2024 PodJoint
00:00 / 00:00
Sign in

or

Don't have an account?
Sign up
Forgot password
https://is1-ssl.mzstatic.com/image/thumb/Podcasts211/v4/ba/8d/a6/ba8da6cc-c4ee-06b7-4f11-b55397ab14c2/mza_3152765189872210090.jpg/600x600bb.jpg
شاهنامه شنیدنی .Whispers of the Shahnameh
parsiadab شاهنامه خوانی
86 episodes
5 days ago
با خواندن و گزارش از سیروس ملکی With reading and narration by Sirus Maleki
Show more...
Books
Arts
RSS
All content for شاهنامه شنیدنی .Whispers of the Shahnameh is the property of parsiadab شاهنامه خوانی and is served directly from their servers with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
با خواندن و گزارش از سیروس ملکی With reading and narration by Sirus Maleki
Show more...
Books
Arts
https://d3t3ozftmdmh3i.cloudfront.net/staging/podcast_uploaded_episode/40982509/40982509-1758005847201-91433e745dccd.jpg
۹۹-فرزند فرات- پادشاهی داراب و آزمون سرنوشت
شاهنامه شنیدنی .Whispers of the Shahnameh
48 minutes 47 seconds
1 month ago
۹۹-فرزند فرات- پادشاهی داراب و آزمون سرنوشت

روایت داراب و بررسی آن در شاهنامه و داراب‌نامه

داستان داراب از جمله روایت‌های مهم و چندلایه در تاریخ و اساطیر ایران است که هم در شاهنامه فردوسی و هم در داراب‌نامه طرسوسی بازتاب یافته است. این روایت با به تخت نشستن داراب آغاز می‌شود. دربار او محل آمدوشد فرستادگانی از هند، روم و سایر سرزمین‌هاست که با هدایای ارزشمند برای عرض ارادت حاضر می‌شوند.

داراب در سفری با یک دریاچه بزرگ روبه‌رو می‌شود و تصمیم می‌گیرد از آن بهره‌برداری کند. او گروهی از مهندسان و متخصصان را از هند و روم فرا می‌خواند تا آبراهه‌هایی از دریاچه ایجاد کنند. پس از تکمیل آبراهه‌ها، شهری بنا می‌کند که دیواری گرد بر گرداگرد آن کشیده می‌شود و «دارابگرد» نام می‌گیرد. همچنین بر بالای کوهی در نزدیکی شهر، آتشکده‌ای ساخته می‌شود و مردم در آن ساکن می‌شوند.

مدتی بعد، صد هزار جنگجوی تازی به رهبری شعیب از قبیله قُتَیب از مرزهای بین‌النهرین به ایران یورش می‌آورند. داراب با سپاهی بزرگ به مقابله می‌پردازد و پس از سه شبانه‌روز نبرد سنگین، سپاه دشمن شکست خورده و شعیب کشته می‌شود. او برای حفظ مرزها مرزبانی برمی‌گمارد و مقرر می‌کند که عرب‌ها هر ساله باج و خراج بپردازند.

پس از این پیروزی، داراب به سوی روم و شهر عموریه لشکر می‌کشد. فیلقوس، پادشاه روم، به مقابله می‌آید اما در دو نبرد پیاپی شکست می‌خورد و ناگزیر به شهر عقب می‌نشیند. او برای صلح نامه‌ای می‌نویسد. مشاوران داراب خبر می‌دهند که فیلقوس دختری به نام ناهید دارد که به زیبایی شهره است. داراب شرط صلح را ازدواج با او می‌گذارد. فیلقوس از این خبر خوشحال می‌شود و دخترش را با جهیزیه‌ای عظیم و چند فیلسوف نزد داراب می‌فرستد.

داراب و ناهید یک شب با یکدیگر هم‌خواب می‌شوند، اما داراب از بوی بد دهان ناهید آزرده می‌شود. پزشکان روم او را با گیاهی به نام «اسکندر» درمان می‌کنند، ولی داراب از سر رنجش او را در حالی که باردار است، به خانه پدرش بازمی‌گرداند. ناهید پسری به دنیا می‌آورد که فیلقوس او را فرزند خود می‌نامد. ناهید به یاد همان گیاه شفابخش، نام کودک را «اسکندر» می‌گذارد.

در همین زمان، داراب از همسر دیگرش پسری به نام دارا می‌یابد. پس از دوازده سال پادشاهی، داراب بیمار می‌شود و بزرگان را فرا می‌خواند تا دارا را به جانشینی معرفی کند. بدین ترتیب، سرنوشت ایران به دست دارا سپرده می‌شود.

داراب‌نامه طرسوسی (قرن ششم هجری) با نگاهی اسطوره‌ای و پر از شگفتی‌ها نوشته شده و فضای آن متفاوت از روایت شاهنامه است. این متن نوعی حماسه تاریخی-دینی منثور است که قهرمانانش اعمالی خارق‌العاده انجام می‌دهند. اسکندر در داراب‌نامه نه‌تنها پادشاهی فاتح است، بلکه ویژگی‌های پهلوانی رستم و اسفندیار را نیز در خود دارد.

نویسنده مرز مشخصی میان تاریخ و اسطوره قائل نمی‌شود. بسیاری از عناصر فولکلور، جادو، آداب و رسوم عامیانه و بن‌مایه‌های اساطیری در این اثر دیده می‌شود. قهرمان داستان در جستجوی کمال مطلوب است و میل به جاودانگی در سراسر روایت موج می‌زند. حضور نمادهایی چون گاو، مار، سیمرغ، کیومرث، چشمه حیات و حتی یأجوج و مأجوج نشان‌دهنده گستردگی عناصر اساطیری ایرانی، اسلامی و سامی در این متن است.

در شاهنامه فردوسی، داراب بیشتر جنبه‌ای شاهانه دارد؛ پادشاهی خردمند که با دلاوری به تخت می‌نشیند. اما در داراب‌نامه طرسوسی، او درگیر شگفتی‌ها، ماجراجویی‌ها و حوادثی خارق‌العاده می‌شود. این تفاوت‌ها نشان‌دهنده دو رویکرد است: یکی روایت تاریخی-حماسی و دیگری قصه‌ای عامیانه با رگه‌های پررنگ اسطوره‌ای.

در نهایت، هر دو روایت به یک نکته مشترک اشاره دارند: داراب پادشاهی است که پس از جنگ‌ها و پیروزی‌هایش، فرزندانش ـ دارا و اسکندر ـ نقش‌آفرینان اصلی سرنوشت آینده ایران می‌شوند. این داستان نمونه‌ای روشن از آمیختگی تاریخ، اسطوره و حماسه در فرهنگ ایرانی است.

ساخت‌وساز و بنیان‌گذاری دارابگردجنگ با تازیاننبرد و صلح با روم و ازدواج با ناهیدتولد و جانشینی دارابررسی بن‌مایه‌های اساطیری در داراب‌نامه طرسوسیتفاوت روایت شاهنامه و داراب‌نامه

شاهنامه شنیدنی .Whispers of the Shahnameh
با خواندن و گزارش از سیروس ملکی With reading and narration by Sirus Maleki