در برنامه چهلم و دوم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را میشنویم. در قسمت قبلی دیدیم هرمزکیل و قزلملک در میدان جنگ باهم رو در رو شدند و در انواع و اقسام روشها از تیرو کمان و جنگ روی اسب و شمشیربازی تا کشتی پهلوانی را آزمودند. از آن طرف سمک و دوستان در پی گرفتن مهران وزیر درگیر مسالهای هستند، هرکس که برای گرفتن مهران به سرای شاه میرود برنمیگردد، در نهایت سمک خود شبانه سراغ مهران رفت و ندیم مهران لالاعنبر با او همدست شد. مهران را اسیر کردند، صابر و صملاد و خمار پیدا شدند اما آتشک و سرخورد و نیال نه. اکنون در این قسمت از ادامه جنگ خورشیدشاه و ارمنشاه میخوانم و ماجرای سمک و مهران را نیز ادامه میدهم. اگر هنوز قسمت های قبلی را نشنیده اید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
در برنامه چهلم و یکم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی ملکدار از طرف شاه فغفور با مال و هزینه بسیار به لشکرگاه خورشید شاه آمد تا مهپری را به وصال خورشیدشاه رساند. خاطور و کانون همان اطراف در حال نقم کندن هستند. جنگ دو سپاه نیز در قسمت قبل آغاز شد و به جایی رسید که قزلملک آماده میدان شد تا با هرمزکیل روبه رو شود. اکنون در این قسمت می فهمیم که این دو چطور به مصاف هم میروند و همچنین خواهیم شنید که سمک و دوستانش که در ماچین بودند در چه حال اند و آیا به هدف خود که گرفتن مهران بود میرسند یا نه. اگر هنوز قسمت های قبلی را نشنیده اید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
در برنامه چهلم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی واکنش ارمنشاه و پسرش قزلملک به نامه تهدیدآمیز خورشیدشاه را دیدیم که به توصیه شهران اجازه دادند رسولان و اسیران را همراه خلعت به آنها برگردانند، اما در ضمن برای جنگ و مقابله برای پس گرفتن مه پری هم آماده میشدند. همچنین دیدیم که کانون و قزل ملک باهم تبانی کردند و کانون رفت تا مهپری را با حیله پس بگیرد و برای این کار به سراغ استاد قدیمی خود خاطور رفت که در نقم بریدن و حیلت و تلبیس کاردان بود. حالا در این قسمت خواهیم دید فغفورشاه جواب نامه خورشیدشاه را چطور میدهد و خاطور و کانون در چه حالند و از همه مهم تر بعد از مدت ها شاهد جنگ هستیم. جنگ در داستان سمک اتفاق مهم و تعیین کننده ای است. اگر هنوز قسمت های قبلی را نشنیده اید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
در برنامه سی و نهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی شاهد اتفاقات بسیار مطلوبی بودیم، سمک قلعه را به دست گرفت و شروان لشکر بیرون قلعه را شکست داد، وقتی این خبر به خورشیدشاه رسید او بسیار خرم شد و بالاخره مهپری را پس از مدت ها دید. سپس او را با خود به لشکرگاه بردند، اما وقتی خورشیدشاه از مهپری طلب وصال کرد مهپری سر باز زد و از شاه درخواست کرد ابتدا به پدرش نامه بنویسد و برای این کار طبق قاعده پیش بروند. پس خورشیدشاه فورا نامه نوشت و به سوره حلبی سپرد تا به فغفورشاه برساند. از آن طرف سمک به سمت ماچین رفت تا به گفته خودش ارمنشاه را دست بسته بیاورد اما وسط راه باخبر شد که خردسب شیدو و صابر و صملاد و خمار در بند هستند و دلارام هم به دربار برگردانده شده، پس رفت تا همه آنها را نجات دهد. طرمشه هم که اسیر بود به طرز آشفته حال و غمناکی کشته شد. حالا در این قسمت می بینیم وقتی نامه خورشیدشاه به فغفور میرسد چه اتفاقی میافتد. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
در برنامه سی و هشتم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی متوجه شدیم که سمک و سرخورد تمام این مدت در زیرزمین خزانه قلعه مخفی شده بودند که در آنجا به نیال برخوردند و فهمیدند که نیال دوست آنهاست و میشود به او اعتماد کرد. نیال هم کمک کرد تا طرمشه را گیر بیاندازند. سپس سراغ مهپری و روحافزای رفتند و منکول که نگهبان آنها بود را کشتند و پس از آن هم نقشه سمک را عملی کردند تا قلعه از لشکر خالی شود، در همین حال نیال به سمت لشکر خورشیدشاه رفت تا آنها را از اوضاع با خبر کند و سپاهی را به کمک سمک بیاورد. قسمت قبل هم جایی تمام شد که شروان حلبی به سرخ مرغزی گفت تو طلایه نگاه دار که من رفتم. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
در برنامه سی و هفتم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که بعد از این که طرمشه توسط خان پیدا شد و همه متوجه شدند که مهپری داخل قلعه نیست جستجوها برای یافتن مهپری و سمک و بقیه آغاز شد و به کمک اسب تیزبین، مهپری و روحافزای را پیدا کردند و به قلعه بازگرداندند. روحافزای رزماق و پسرانش را لو داد و ادخان زن و فرزند او را از قلعه بیرون کرد. از آن طرف خود رزماق هم که اوضاع را اینگونه دید به سپاه خورشیدشاه پیوست. اما طرمشه وقتی فهمید سپاه خورشیدشاه آنجا هستند نقشهای کشید و آنها را توسط آتش در دره گیر انداخت و از بالای قلعه آنها را سنگ باران کرد و سپس ۵۰۰ نفر سپاه خورشیدشاه همه از بین رفتند. در این قسمت هم ادامه داستان را میشنویم از آنجا که طرمشه دارد توی قلعه دنبال سمک و سرخ ورد میگردد اما هرجایی را که میگردد آنجا نیستند، حالا ادامه قصه را میشنویم و میبینیم که سمک و سرخ ورد کجا هستند. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه سی و ششم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سرخ ورد دختر بود و بلافاصله هم با سمک ازدواج کرد. این مهمترین اتفاق قسمت قبل بود، اما بعد دیدیم که سمک چطور مهپری و روحافزای را با کمک رزماق از قلعه بیرون برد. از آن طرف هم ارمنشاه شخصی را پیش ادخان فرستاد تا از طرمشه خبر بگیرد، سمک هم که از این قضیه باخبر شده بود آتشک را فرستاد پیش خورشیدشاه تا لشکر کمکی برای آنها بفرستد اما آتشک وسط راه برگشت به ماچین تا از دلارام خبر بگیرد، حالا لشکر به نزدیکی قلعه رسیدند و ادخان هم که باخبر شده است سمک آنجا بوده لشکر خود را فرستاد بیرون قلعه تا دنبال سمک و طرمشه بگردند. در این قسمت هم ادامه داستان را میشنویم و میبینیم که چطور پیش میرود. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه سی و پنجم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را میشنویم. در قسمت قبلی دیدیم که ارمنشاه وقتی پیغام طرمشه را گرفت افرادی در پی آنها فرستاد اما سرخورد که به سرعت خود را به سمک رسانده بود خیانت طرمشه را به او گفت، سپس با سمک و آتشک رفتند تا برای ورود به قلعه نقشهای پیاده کنند که در این حین با رزماق هیزمکش و پسرانش آشنا شدند و بقیه ماجرا. خلاصه الان سمک و همراهان وارد قلعه شدهاند.
در این قسمت هم ادامه داستان را میشنویم از جایی که سرخورد با لباس زنانه رفته بود پیش مهپری و با او حرف زده بود بعد پیش سمک برگشت و حالا سمک قصد دارد برود پیش مهپری، پس از سرخ ورد خواست لباسهای زنانه را درآورد. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه سی و سوم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را میشنویم. در قسمت قبلی دیدیم که هامان با توجه به توصیه مرزبانشاه در مورد برقراری صلح ، نامهای به ارمنشاه نوشت و خردسبشیدو که از پهلوانان حلب بود رسولی را به عهده گرفت. سمک هم وقتی فهمید که رسول از سمت چین به آنجا آمده با لباس مبدل به شهر رفت تا از اوضاع و احوال باخبر شود و دیدیم که چطور خود را به خردسبشیدو رساند و تا داخل بارگاه همراهیاش کرد، اکنون شاه وارد مجلس شده و صابر و صملاد هم در دربار بودند در حالی که از شجاعت سمک شگفتزده شده بودند. در این قسمت ادامه داستان را میشنویم تا ببینیم بین ارمنشاه و خردسبشیدو چه خواهد گذشت. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه سی و دوم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سپاه هامان چطور سپاه قزل ملک را با خاک یکسان کرد و قزل ملک تنها با بیست نفر به ماچین نزد پدر برگشت. اما فرخ روز به دنبال مهپری به قلعه شاهک رفت و فهمید آنجا نیست و مهپری را بردهاند. هامان هم گفت پس ما به ماچین میرویم تا مهپری را پس بگیریم و مهپری در قلعه فلکی مستقر شده بود. سپس کانون به ماچین رفت در پی فرزندانش که آنجا جاسوس خبر حرکت لشکر هامان به سمت ماچین را آورد و همگی ترسیده بودند. در این قسمت ادامه داستان را میشنویم تا ببینیم چه اتفاقی در انتظار ماچین است.
اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه سی و یکم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که کانون چطور با حیله مهپری را از قلعه شاهک خارج کرد و به قلعه فلکی برد، سپاه هامان هم به خورشیدشاه رسید و جنگ دوباره شروع شد و دیدیم که هرمزکیل از سمت خورشیدشاه هنرنماییهای زیادی کرد و قطور برادر قطران را کشت. اما همین که قطران خواست برود و انتقام برادرش را بگیرد کلسوار مانع شد و خودش به میدان رفت، آنها مشغول جنگ بودند که خورشید شاه وارد میدان شد و چپگیل ناغافل به کلسوار تیری زد و او هم مرد، ظاهراً کلسوار فامیل شاه بود. در این قسمت ادامه داستان را میشنویم تا ببینیم نتیجه اینبار جنگ بین سپاه خورشیدشاه و قزل ملک چیست. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه سیام چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را میشنویم. در قسمت قبلی از محتوای نامه مرزبانشاه باخبر شدیم نامه تاثیربرانگیز و محکمی که نوشته بود و دیدیم که هامان و سپاه بزرگش به سمت خورشیدشاه روانه شدند، از آن طرف هم دیدیم که کانون پس از آن که متوجه شد پسرانش در ماچین ناپدید شدهاند تصمیم گرفت سریع به دنبال مهپری برود تا سپس بتواند به ماچین رود در پی پسران. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم از جایی که کانون پای قلعه شاهک بود و نامه دروغینی را که از جانب فغفور شاه برای دخترش نوشته بود به مهپری داده بود و او درحالی که دلش نرم شده بود با لالاصالح و روحافزای مشورت میکرد که باید چه کند. اگر هنوز قسمت های قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه بیست و نهم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که فغفور پس از آن که از خیانت مهران مطمئن شد، درحال جمع کردن سپاهی بود تا به کمک خورشیدشاه بفرستد و در همین میان نشانههای هجوم لشکری بیگانه به چین پیدا شد که بعدتر معلوم شد آن سپاه بزرگ از سمت حلب و به دنبال خورشیدشاه به آنجا آمدهاند. در انتهای قسمت قبل هم دیدیم که هامان نامه مرزبان شاه را بیرون آورد تا به فغفور بدهد. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم تا ببینیم که در این نامه چه چیزهایی نوشته شده است. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه بیست و هشتم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که برادران قصاب چطور با دخالت شحنه و اعتراف طرمشه آزاد شدند. سمک هم تصمیم گرفت این بار مهران را دربند کند که در همان لحظه دلدرد شدیدی گرفت و زمینگیر شد. در میدان جنگ هم فرخ روز با قطران و پهلوان های دیگر سپاه درگیر بود اما هیچ کدام شکست نمیخوردند که خورشید شاه به فغفور نامه ای نوشت و ماجرای مهران را تعریف کرد و از او خواست لشکری به کمک بفرستد. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم تا واکنش فغفور شاه را به نامه خورشید شاه ببینیم. اگر هنوز قسمت های قبلی را نشنیده اید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
راوی: حمیده مسرت
تحلیل و بررسی متن: سمانه حسینی، زهرا مهدیخواه، حمیده مسرت
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه بیست و هفتم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سمک چطور سام و سیاه گیل را از زندان خارج کرد و آشوبی در دربار شاه به راه انداخت، در خانه مادرخوانده آتشک هم با سرخ ورد آشنا شدیم که شیفته سمک بود و دوست داشت جوانمردانه به او خدمت کند. در دربار شاه هم وقتی که مهران طرمشه را گناهکار معرفی کرد طرمشه زیر ضربه های چوب دو نفر بیگناه تر از خودش را به آنها معرفی کرد، دو برادر قصاب. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم از آنجا که مهران میخواست با این دو برادر صحبت کند تا ببیند چه میدانند. اگر هنوز قسمت های قبلی را نشنیده اید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه بیست و ششم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که قطران و فرخ روز در میدان باهم جنگیدند اما هیچ یک نتوانست بر دیگری چیره شود. سمک هم وقتی با خبر شد که سام و سیاه گیل اسیر شدهاند و در ماچین هستند تصمیم گرفت که آنها را از زندان نجات دهد. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم از جایی که سمک و آتشک در گرمابهای نزدیک زندان بودند و سمک وارد چاهی که آنجا بود شد و به آبی رسید که از سمت زندان روان بود. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه بیست و پنجم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که کانون چطور قطران و قطور و مهران و سیلم را از زندان دره بغرایی نجات داد و این سه نفر نیمه شب به لشکر خورشیدشاه شبیخون زدند و سام و سیاهگیل را اسیر کردند. سپس قزلملک آنها را به همراه مهران فرستاد به ماچین. در این قسمت ادامه قصه را میشنویم تا ببینیم حالا که قطران به شدت در فکر انتقام است و از قزلملک خواست که کوس حربی بزند در این جنگ چه اتفاقی میافتد. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه بیست و چهارم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سمک چطور با حیلههای مخصوص به خودش بهزاد و رزمیار را گرفت و زندانی کرد در حالیکه خود آنها هم در شهر به دنبال سمک و آتشک میگشتند. در این قسمت ادامه قصه را می شنویم و برمیگردیم به چین و جنگ بین دو سپاه تا ببینیم که بعد از اسیر شدن قطران و قطور و مهران و سیلم، کانون چگونه به کمک آنها میشتابد. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/
در برنامه بیست و سوم چای آخر شب ادامه قصه سمک عیار را می شنویم. در قسمت قبلی دیدیم که سمک و آتشک چطور به دربار ارمنشاه رفتند و دلارام را با خود به در آوردند، و بعد شب را در خانه خمار ماندند و بهزاد و رزمیار را که در کمین آنها بودند دور زدند. در این قسمت ادامه قصه را می شنویم تا ببینیم اکنون بهزاد و رزمیار در چه حال هستند. اگر هنوز قسمتهای قبلی را نشنیدهاید پیشنهاد میکنم اول آنها را بشنوید و سپس ادامه قصه را در این قسمت دنبال کنید.
موسیقی: آلبوم عصیان، کاری از نادر فولادنسب
کانال تلگرام: @naderfouladinasab
اگر به محتوایی که تیم چایِ آخر شب تولید میکند، علاقهمند هستید، و میخواهید از ما حمایت کنید، لطفا از مغازه اینترنتی زیر خرید کنید:
If you enjoy the content that our team is producing, and are willing to support us, please consider to buy from our gift shop:
https://persian-gifts.com/