Home
Categories
EXPLORE
True Crime
Comedy
Society & Culture
Business
News
Sports
TV & Film
About Us
Contact Us
Copyright
© 2024 PodJoint
00:00 / 00:00
Sign in

or

Don't have an account?
Sign up
Forgot password
https://is1-ssl.mzstatic.com/image/thumb/Podcasts211/v4/97/de/1f/97de1f83-3749-6a6c-64f5-daf24e97201a/mza_16942518636685284404.png/600x600bb.jpg
هوشنگ ابتهاج
شهروز کبیری
28 episodes
4 days ago

اینجا شعرهای هوشنگ ابتهاج (هـ. الف سایه) را با صدای خودش خواهیم شنید.

این پادکست بخشی از پادکست «شعر با صدای شاعر» است. جایی که در آن شعرهای معاصر با صدای شاعر منتشر می‌شود.

برای دانلود شعرها به کانال تلگرام ما مراجعه کنید: t.me/schahrouzk

Show more...
Arts
Society & Culture,
History
RSS
All content for هوشنگ ابتهاج is the property of شهروز کبیری and is served directly from their servers with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.

اینجا شعرهای هوشنگ ابتهاج (هـ. الف سایه) را با صدای خودش خواهیم شنید.

این پادکست بخشی از پادکست «شعر با صدای شاعر» است. جایی که در آن شعرهای معاصر با صدای شاعر منتشر می‌شود.

برای دانلود شعرها به کانال تلگرام ما مراجعه کنید: t.me/schahrouzk

Show more...
Arts
Society & Culture,
History
https://cdn-arch.shenoto.com/shenoto-album/520fcebe-5d3d-4a40-a881-980b2b82029c/cover/3000.jpg
هوشنگ ابتهاج | خبر کوتاه بود؛ اعدامشان کردند
هوشنگ ابتهاج
6 minutes 37 seconds
9 months ago
هوشنگ ابتهاج | خبر کوتاه بود؛ اعدامشان کردند

▨ نام شعر: برای روزنبرگ‌ها (خبر کوتاه بود؛ اعدامشان کردند)

▨ شاعر: هوشنگ ابتهاج

▨ با صدای: هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شجریان

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

ــــــــــــــــ

خبر کوتاه بود؛

-«اعدامشان کردند.»

خروش دخترک برخاست

لبش لرزید

دو چشم خسته‌اش از اشک پُر شد

گریه را سر داد

و من با کوششی پُر درد، اشکم را نهان کردم


-چرا اعدامشان کردند؟

می‌پرسد ز من با چشم اشک‌آلود

{چرا اعدامشان کردند؟}


-عزیزم، دخترم

آنجا، شگفت‌انگیز دنیایی‌ست {است}

دروغ و دشمنی فرمانروایی می‌کند آنجا

طلا: این کیمیای خونِ انسان‌ها

خدایی می‌کند آنجا

شگفت‌انگیز دنیایی که همچون قرن‌های دور

هنوز از ننگ آزار سیاهان دامن‌آلوده‌ست

در آنجا حق و انسان حرف‌هایی {حرف‌های} پوچ و بیهوده‌ست

در آنجا دشمنی {رهزنی}، آدم‌کُشی، خون‌‌ریزی آزادست

و دست‌ و پای آزادی‌ست در زنجیر


عزیزم، دخترم

آنان

برای دشمنی با من

برای دشمنی با تو

برای دشمنی با راستی اعدامشان کردند

و هنگامی که یاران

با سرود زندگی بر لب

به سوی مرگ می‌رفتند

امیدی آشنا می‌زد چو گُل در چشمشان لبخند

به شوق زندگی آواز می‌خواندند

و تا پایان به‌ راه روشن خود باوفا ماندند


عزیزم

پاک کُن از چهره اشکت را، ز جا برخیز

تو در من زنده‌ای، من در تو: ما هرگز نمی‌میریم

من و تو با هزارانِ دگر

این راه را دنبال می‌گیریم

از آنِ ماست پیروزی

از آنِ ماست فردا، با همه شادی و بهروزی


عزیزم

کار دنیا رو به آبادی‌ست

و هر لاله که از خون شهیدان می‌دمد امروز

نوید روز آزادی‌ست

▨

هوشنگ ابتهاج (متخلص به هـ. ا. سایه)

از دفتر شعر «یادگار خون سرو»

هوشنگ ابتهاج

اینجا شعرهای هوشنگ ابتهاج (هـ. الف سایه) را با صدای خودش خواهیم شنید.

این پادکست بخشی از پادکست «شعر با صدای شاعر» است. جایی که در آن شعرهای معاصر با صدای شاعر منتشر می‌شود.

برای دانلود شعرها به کانال تلگرام ما مراجعه کنید: t.me/schahrouzk