Home
Categories
EXPLORE
True Crime
Comedy
Society & Culture
Business
News
Sports
TV & Film
About Us
Contact Us
Copyright
© 2024 PodJoint
00:00 / 00:00
Sign in

or

Don't have an account?
Sign up
Forgot password
https://is1-ssl.mzstatic.com/image/thumb/Podcasts125/v4/10/5f/ce/105fce35-07ba-54d9-a91a-53f770274d0b/mza_16117439765185714385.jpg/600x600bb.jpg
داستان‌های هزارویکشب
مهدی اکبری‌فر
88 episodes
5 months ago
"محمد بن اسحاق گوید: پارسیان اول، تصنیف کنندگان اولین افسانه بوده و آن را بصورت کتاب درآورده و در خزانه های خود نگاهداری، و آن را از زبان حیوانات نقل و حکایت می نمودند. پس از آن پادشاهان اشکانی، که دومین سلسله پادشاهان ایرانند، آنرا بصورت اغراق آمیزی درآورده، و نیز چیزها بر آن افزوده، و عربان آن را به زبان خودپردانده، و فصحا و بلغای عرب، شاخ و برگهایش را زده، و با بهترین شکل برشته تحریر در آوردند. اولین کتاب که در این معنا تالیف شده، کتاب هزار افسان، به معنی هزار خرافه است. و سبب تالیفش این بود که یکی از پادشاهان اگر زنی می گرفت ، پس از یک شب که با او نزدیکی مینمود، وی را به قتل می رسانید، و دختری از شاهزادگان به نام شهرزاد گرفت که بسیار خردمند و باهوش بود و همینکه او را بدست آورد، آن دختر زبان به گفتن افسانه باز کرده، و سخن را تا پایان شب رسانید، برای اینکه پادشاه او را برای دومین شب نگاه دارد، و باقی افسانه را از وی بشنود. و چنین گویند که این کتاب برای لحمانی دختر بهمن تالیف گردیده، و قصه دیگری در این باره نقل کرده اند." الفهرست، محمد ابن اسحاق ابن ندیم(380 قمری) از هزارویکشب حمایت مالی کنید. نسخه به روزتر پادکست را در کانال تلگرامی هزارویکشب گوش کنید:https://telegram.me/Shabe1001

Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Show more...
Books
Arts
RSS
All content for داستان‌های هزارویکشب is the property of مهدی اکبری‌فر and is served directly from their servers with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
"محمد بن اسحاق گوید: پارسیان اول، تصنیف کنندگان اولین افسانه بوده و آن را بصورت کتاب درآورده و در خزانه های خود نگاهداری، و آن را از زبان حیوانات نقل و حکایت می نمودند. پس از آن پادشاهان اشکانی، که دومین سلسله پادشاهان ایرانند، آنرا بصورت اغراق آمیزی درآورده، و نیز چیزها بر آن افزوده، و عربان آن را به زبان خودپردانده، و فصحا و بلغای عرب، شاخ و برگهایش را زده، و با بهترین شکل برشته تحریر در آوردند. اولین کتاب که در این معنا تالیف شده، کتاب هزار افسان، به معنی هزار خرافه است. و سبب تالیفش این بود که یکی از پادشاهان اگر زنی می گرفت ، پس از یک شب که با او نزدیکی مینمود، وی را به قتل می رسانید، و دختری از شاهزادگان به نام شهرزاد گرفت که بسیار خردمند و باهوش بود و همینکه او را بدست آورد، آن دختر زبان به گفتن افسانه باز کرده، و سخن را تا پایان شب رسانید، برای اینکه پادشاه او را برای دومین شب نگاه دارد، و باقی افسانه را از وی بشنود. و چنین گویند که این کتاب برای لحمانی دختر بهمن تالیف گردیده، و قصه دیگری در این باره نقل کرده اند." الفهرست، محمد ابن اسحاق ابن ندیم(380 قمری) از هزارویکشب حمایت مالی کنید. نسخه به روزتر پادکست را در کانال تلگرامی هزارویکشب گوش کنید:https://telegram.me/Shabe1001

Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Show more...
Books
Arts
https://assets.pippa.io/shows/63d6aae193dfbe001170f07a/63d6aae5493fb800118b1cbd.jpg
شب هفتاد و چهارم
داستان‌های هزارویکشب
3 minutes 27 seconds
3 years ago
شب هفتاد و چهارم

🌙شب هفتاد و چهارم

ادامه حکایت "ملک نعمان و فرزندان او شرکان و ضوءالمکان"*بدره زر: کیسه طلا

چون شب هفتاد و چهارم برآمد

گفت: ای ملک جوانبخت، خادم با ضوءالمکان گفت: یا سیدی، امشب سه بار به سوی تو آمده ام و خاتون ترا به نزد خود می خواند. ضوءالمکان گفت: خاتون کیست و رتبت او چیست که مرا نزد خود خواند؟ نفرین خدا بر او و شوهر او باد. پس ضوءالمکان به خادم دشنام میداد و خادم جواب گفتن نمی توانست زیرا که خاتون سپرده بود که بی رضای او سخن نگوید و اگر قصد آمدن نداشته باشد نیاوردش و اگر نیاید بدره زر بدو بدهد. پس خادم با فروتنی گفت: ای فرزند، نسبت به تو از من خطایی و ستمی نرفته و نخواهد رفت، قصد من این است که به لطف و خوشی به نزد خاتون شوی و به سلامت و خرسندی بازگردی و ترا بشارتی خواهیم داد.

چون ضوءالمکان این بشنید برخاست و با خادم برفت. تونتاب نیز برخاسته بر اثر او همی رفت و با خود می گفت: افسوس بر جوانی او که فردا کشته شود. پس ضوءالمکان با خادم و تونتاب از پی ایشان همی رفتند تا به نزدیک خیمه رسیدند. خادم پیش نزهت الزمان رفت و گفت: آن کس را که میخواستی آوردم. جوانی است نکوروی و نشان بزرگی از جبینش آشکار است. نزهت الزمان چون این بشنید دلش تپیدن گرفت و با خادم گفت: نخست او را بگو که بیتی چند بخواند که از نزدیک آواز او بشنوم. پس از آن از نام و نشان و شهر او باز پرس خادم با ضوءالمکان گفت: نخست بیتی چند بخوان که خاتون از نزدیک آواز ترا بشنود. پس از آن از نام و نشان و شهر خویش بازگو. ضوءالمکان گفت: اطاعت کنم. ولکن مرا حکایتی است بس عجیب که به آن سبب من چون باده گساران مستم و مانند مصیبت زدگان حیران و غرق دریای فکرتم. نزهت الزمان چون این بشنید گریان شد و با خادم گفت: از او باز پرس که از کسی جدا گشته ای؟ خادم باز پرسید. ضوءالمکان گفت: از پدر و مادر و پیوندان جدا گشته ام، ولی عزیزترین ایشان نزد من خواهری بود که روزگار مرا از او دور کرده. نزهت الزمان چون این سخن بشنید گفت: خدای تعالی ترا به او برساند.

چون قصه بدینجا رسید بامداد شد و شهرزاد لب از داستان فرو بست.

*جبین: پیشانی



Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

داستان‌های هزارویکشب
"محمد بن اسحاق گوید: پارسیان اول، تصنیف کنندگان اولین افسانه بوده و آن را بصورت کتاب درآورده و در خزانه های خود نگاهداری، و آن را از زبان حیوانات نقل و حکایت می نمودند. پس از آن پادشاهان اشکانی، که دومین سلسله پادشاهان ایرانند، آنرا بصورت اغراق آمیزی درآورده، و نیز چیزها بر آن افزوده، و عربان آن را به زبان خودپردانده، و فصحا و بلغای عرب، شاخ و برگهایش را زده، و با بهترین شکل برشته تحریر در آوردند. اولین کتاب که در این معنا تالیف شده، کتاب هزار افسان، به معنی هزار خرافه است. و سبب تالیفش این بود که یکی از پادشاهان اگر زنی می گرفت ، پس از یک شب که با او نزدیکی مینمود، وی را به قتل می رسانید، و دختری از شاهزادگان به نام شهرزاد گرفت که بسیار خردمند و باهوش بود و همینکه او را بدست آورد، آن دختر زبان به گفتن افسانه باز کرده، و سخن را تا پایان شب رسانید، برای اینکه پادشاه او را برای دومین شب نگاه دارد، و باقی افسانه را از وی بشنود. و چنین گویند که این کتاب برای لحمانی دختر بهمن تالیف گردیده، و قصه دیگری در این باره نقل کرده اند." الفهرست، محمد ابن اسحاق ابن ندیم(380 قمری) از هزارویکشب حمایت مالی کنید. نسخه به روزتر پادکست را در کانال تلگرامی هزارویکشب گوش کنید:https://telegram.me/Shabe1001

Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.