.به پادکست بداهه خوش اومدید
گفتگوهای ما (مهتا قرباننیا و امیر مهرانی) از پیش طراحی شده نیستن، ما فکر میکنیم خیلی چیزا وقتی گفته میشن که از قبل براشون برنامه ریزی نکردیم.
گفتگو در هر اپیزود جریان خودش رو خودش پیدا میکنه و میره به جایی که باید.
----
در این کانال تا پیش از این پادکست مربی منتشر میشد.
All content for پادکست بداهه is the property of امیر مهرانی - مهتا قرباننیا and is served directly from their servers
with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
.به پادکست بداهه خوش اومدید
گفتگوهای ما (مهتا قرباننیا و امیر مهرانی) از پیش طراحی شده نیستن، ما فکر میکنیم خیلی چیزا وقتی گفته میشن که از قبل براشون برنامه ریزی نکردیم.
گفتگو در هر اپیزود جریان خودش رو خودش پیدا میکنه و میره به جایی که باید.
----
در این کانال تا پیش از این پادکست مربی منتشر میشد.
این اپیزود یک مموآر و خود نوشت است درباره تنها ماندن، نیاز به حرف زدن بهعنوان یک تلاش مستمر در مسیر زندگی و بهپرسش کشیدن افسانههای پیدا کردن خود حقیقی و مواردی از این دست.در خلل گوش دادن به این اپیزود شما با این سوال روبرو میشوید که شما چه روایتی دارید میسازید و چه روایتی میخواهید بسازید؟چطور بهشکل مستمر تلاش میکنید که با دیگران ارتباط برقرار کنید؟ بیشتر از اینکه بخوام این اپیزود را توضیح بدهم باید آن را گوش کنید. مثل همیشه از خلل، قصهها و خاطرهها سعی کردم درباره نیاز مستمر به حرف زدن و در ارتباط بودن را توضیح دهم.از متن پادکست:ما برای پدیدار شدن در قصه تازه، باید در قصه فعلی بمیریم. یعنی از روایت امروز رها شویم. یعنی ارتباطهای تازه بسازیم. مثل کسی که پس از سالها از همسرش جدا شده است. او تا وقتی در قصه فعلی نمیرد و به جریان روابط تازه و محیطهای تازه نپیوندد در قصهای تازه متولد نخواهد شد. آدمها با تغییر شرایط و با تغییر روابط خیلی وقتها در قصههای همیشگیشان میمانند. در همانجا از دیگران میجنگند، انتقام میگیرند و خیال خودشان را راحت میکنند حال که دیگر بازیگران قصه وجود ندارند. آنها فرصت پدیدار شدن را از خود میگیرند.در میان تمام گفتهها و قصهها و روایتها ما درگیر افسانههایی هستیم که گرفتارمان میکند. مثلا افسانه تنهایی بنیادین. افسانهای که میگوید ما انسانها موجوداتی محدود و محصور در جهان آگاهی خودمان هستیم. افسانهای که به ما میگوید تو مستقل از روابطات هستی. تو جهانی داری درون خودت که باید آن را کشف کنی و اگر آن را کشف کنی زندگیات شیرین میشود. حالکه شاید همین افسانه مسیر جستجوی ما را به خطا میبرد. همین میشود که سالها میگردیم و دست خالی میمیریم. این افسانه ما را تشویق میکند که به این فکر کنیم که در پایان زندگیمان چهکاری کرده باشیم رضایت داریم. ما به این سوال هر پاسخی بدهیم خطا است...اگر این اپیزود رو دست داشتید دونیت کنیدعضویت در خبرنامه
پادکست بداهه
.به پادکست بداهه خوش اومدید
گفتگوهای ما (مهتا قرباننیا و امیر مهرانی) از پیش طراحی شده نیستن، ما فکر میکنیم خیلی چیزا وقتی گفته میشن که از قبل براشون برنامه ریزی نکردیم.
گفتگو در هر اپیزود جریان خودش رو خودش پیدا میکنه و میره به جایی که باید.
----
در این کانال تا پیش از این پادکست مربی منتشر میشد.