Home
Categories
EXPLORE
True Crime
Comedy
Society & Culture
Business
News
Sports
TV & Film
About Us
Contact Us
Copyright
© 2024 PodJoint
00:00 / 00:00
Sign in

or

Don't have an account?
Sign up
Forgot password
https://is1-ssl.mzstatic.com/image/thumb/Podcasts126/v4/fa/7f/85/fa7f85a7-c4c8-b880-54d3-d95579806b28/mza_8495272578187432894.jpg/600x600bb.jpg
شاهنامه‌ی فردوسی، با خوانش شادروان اسماعیل قادرپناه
Esmaeil Ghader Panah (Farshid Rabbani)
28 episodes
3 days ago
خوانش کتاب تاریخ اسطوره‌ای ایران زمین، شاهنامه‌ی فردوسی، با صدای گرم، گیرا و حماسی شادروان اسماعیل قادرپناه این خوانش بر اساس شاهنامه‌ی فردوسی نسخه‌ی چاپ مسکو ضبط شده است و طبیعتاً با نسخه‌های معتبر دیگر همانند نسخه‌ی دکتر جلال خالقی مطلق، دارای مغایرت‌هایی چه در واژه گزینی، ترتیب ابیات و وجود یا عدم وجود برخی ابیات است. توجه شود، با احترام به سایر لهجه‌های فارسی، این خوانش بر اساس لهجه‌ی فارسی معیار ایران (تهرانی) تهیه شده است با سپاس از سایت یاسین مدیا برای در اختیار گذاشتن این فایل‌ها
Show more...
Books
Arts
RSS
All content for شاهنامه‌ی فردوسی، با خوانش شادروان اسماعیل قادرپناه is the property of Esmaeil Ghader Panah (Farshid Rabbani) and is served directly from their servers with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
خوانش کتاب تاریخ اسطوره‌ای ایران زمین، شاهنامه‌ی فردوسی، با صدای گرم، گیرا و حماسی شادروان اسماعیل قادرپناه این خوانش بر اساس شاهنامه‌ی فردوسی نسخه‌ی چاپ مسکو ضبط شده است و طبیعتاً با نسخه‌های معتبر دیگر همانند نسخه‌ی دکتر جلال خالقی مطلق، دارای مغایرت‌هایی چه در واژه گزینی، ترتیب ابیات و وجود یا عدم وجود برخی ابیات است. توجه شود، با احترام به سایر لهجه‌های فارسی، این خوانش بر اساس لهجه‌ی فارسی معیار ایران (تهرانی) تهیه شده است با سپاس از سایت یاسین مدیا برای در اختیار گذاشتن این فایل‌ها
Show more...
Books
Arts
https://d3t3ozftmdmh3i.cloudfront.net/production/podcast_uploaded_nologo400/19318473/19318473-1636661975077-c674fd56c6f5f.jpg
بخش ۲۲ - جمشید (بخش ۳ - خوالیگری کردن ابلیس)
شاهنامه‌ی فردوسی، با خوانش شادروان اسماعیل قادرپناه
6 minutes 21 seconds
3 years ago
بخش ۲۲ - جمشید (بخش ۳ - خوالیگری کردن ابلیس)

جوانى بر آراست از خویشتن/سخنگوى و بینا دل و رای‌زن

همیدون به ضحاک بنهاد روى/نبودش به جز آفرین گفت و گوى

بدو گفت اگر شاه را در خورم/یکى نامور پاک خوالیگرم

چو بشنید ضحاک بنواختش/ز بهر خورش جایگه ساختش

کلید خورش خانه‌ی پادشا/بدو داد دستور فرمان روا

فراوان نبود آن زمان پرورش/که کم‌تر بد از خوردنی‌ها خورش

ز هر گوشت از مرغ و از چارپاى/خورشگر بیاورد یک یک به جاى

به خونش بپرورد بر سان شیر/بدان تا کند پادشا را دلیر

سخن هر چه گویدش فرمان کند/به فرمان او دل گروگان کند

خورش زرده‌ی خایه دادش نخست/بدان داشتش یک زمان تندرست

بخورد و بر او آفرین کرد سخت/مزه یافت خواندش ورا نیک بخت

چنین گفت ابلیس نیرنگ‌ساز/که شادان زى اى شاه گردن‌فراز

که فردات از آن گونه سازم خورش/کز او باشدت سر بسر پرورش

برفت و همه شب سگالش گرفت/که فردا ز خوردن چه سازد شگفت

خورش‌ها ز کبک و تذرو سپید/بسازید و آمد دلى پر امید

شه تازیان چون به نان دست برد/سر کم خرد مهر او را سپرد

سیم روز خوان را به مرغ و بره/بیاراستش گونه گون یک‌سره

به روز چهارم چو بنهاد خوان/خورش ساخت از پشت گاو جوان

بدو اندرون زعفران و گلاب/همان سال خورده مى و مشک ناب

چو ضحاک دست اندر آورد و خورد/شگفت آمدش زان هشیوار مرد

بدو گفت بنگر که از آرزوى/چه خواهى بگو با من اى نیک‌خوى

خورشگر بدو گفت کاى پادشا/همیشه بزى شاد و فرمان روا

مرا دل سراسر پر از مهر تست/همه توشه‌ی جانم از چهر تست

یکى حاجتستم به نزدیک شاه/و گر چه مرا نیست این پایگاه

که فرمان دهد تا سر کتف اوى/ببوسم بدو بر نهم چشم و روى

چو ضحاک بشنید گفتار اوى/نهانى ندانست بازار اوى

بدو گفت دارم من این کام تو/بلندى بگیرد از این نام تو

بفرمود تا دیو چون جفت او/همى بوسه داد از بر سفت او

ببوسید و شد بر زمین ناپدید/کس اندر جهان این شگفتى ندید

دو مار سیه از دو کتفش برست/غمى گشت و از هر سوى چاره جست

سرانجام ببرید هر دو ز کفت/سزد گر بمانى بدین در شگفت

چو شاخ درخت آن دو مار سیاه/بر آمد دگر باره از کتف شاه

پزشکان فرزانه گرد آمدند/همه یک به یک داستان‌ها زدند

ز هر گونه نیرنگ‌ها ساختند/مر آن درد را چاره نشناختند

به سان پزشکى پس ابلیس تفت/به فرزانگى نزد ضحاک رفت

بدو گفت کاین بودنى کار بود/بمان تا چه گردد نباید درود

خورش ساز و آرامشان ده بخورد/نباید جز این چاره نیز کرد

به جز مغز مردم مدهشان خورش/مگر خود بمیرند از این پرورش

نگر تا که ابلیس از این گفت گوى/چه کرد و چه خواست اندرین جستجوى

مگر تا یکى چاره سازد نهان/که پردخته گردد ز مردم جهان

شاهنامه‌ی فردوسی، با خوانش شادروان اسماعیل قادرپناه
خوانش کتاب تاریخ اسطوره‌ای ایران زمین، شاهنامه‌ی فردوسی، با صدای گرم، گیرا و حماسی شادروان اسماعیل قادرپناه این خوانش بر اساس شاهنامه‌ی فردوسی نسخه‌ی چاپ مسکو ضبط شده است و طبیعتاً با نسخه‌های معتبر دیگر همانند نسخه‌ی دکتر جلال خالقی مطلق، دارای مغایرت‌هایی چه در واژه گزینی، ترتیب ابیات و وجود یا عدم وجود برخی ابیات است. توجه شود، با احترام به سایر لهجه‌های فارسی، این خوانش بر اساس لهجه‌ی فارسی معیار ایران (تهرانی) تهیه شده است با سپاس از سایت یاسین مدیا برای در اختیار گذاشتن این فایل‌ها