به پایان آمد این دفتر ولی هم‌چنان و تا همیشه اقدامات و فعالیت‌های جامعه سازی ادامه خواهد داشت. در این قسمت که قسمت اخر از مجموعه داستان ما می‌باشد از سامان عزیز دعوت کردیم تا برای ما از برداشت و یادگیری خودش از چهار اقدام اساسی و رابطه آن اقدامات با فعالیت‌های جامعه سازی بگوید.

مهمان این قسمت جوانی است پرشور و فعال که برای ما از تجارب‌اش در کلاس‌های اطفال و جلسات دعا و... خواهد گفت. پیمان علاقه بیش از حدی به موسیقی داره و برامون می‌گه که چه طور موسیقی در روند فعالیت‌های جامعه سازی به او کمک می‌کند.

مهمان این قسمت خانمی است با تجربه‌های زیاد از فعالیت‌های جامعه سازی. او چند سالی هست که مهاجرت کرده و برامون می‌گه که چطور پرورش روحانی فرزندش و فضایلی که در کلاس‌های اطفال کسب کرده او را در برابر چالش‌های زندگی در محیط‌های جدید واکسینه می‌کند.

نگار مهمان این قسمت از برنامه دختری است بسیار شاد و سر زنده که این سرزندگی در کلام او کاملا محسوس است. نگار برای ما از تجارب زندگی هدف‌مندش می‌گوید و تعریف می‌کند که چطور با دوستان‌اش به فعالیت‌ها و خدمات جامعه سازی می‌پردازد. او هم‌چنین از خدمت یک ساله که حاصل زندگی منسجم‌اش است برای ما صحبت خواهد کرد

در این قسمت از دو نوجوان دعوت کردیم تا برای ما از تجربه‌هاشون در گروه نوجوانان بگن. بهار و حسانه در گروه نوجوانان آشنا و صمیمی شدن. پرداختن و پرورش بعد روحانی می‌تونه در پیدا کردن هویت به نوجوانان کمک کنه. پرداختن به بعد روحانی یکی از موارد بسیار پراهمیت در گروه‌های نوجوانان هست

در این قسمت ادامه صحبت های حمید و غلام، دو برادر دوقلو که در قسمت قبل با آن‌ها آشنا شدیم را خواهیم شنید. در این قسمت بیشتر از ماهیت گروه‌های نوجوانان خواهند گفت و متوجه می‌شیم بالا بردن اعتماد به نفس به نوجوانان کمک می‌کنه تا به توانایی‌ها و مهارت‌هایشان پی ببرند و یکی از امورات مهم در گروه نوجوانان بالا بردن اعتماد به نفس است.

در این قسمت با دو برادر دوقلو اشنا می‌شیم. دو جوان با ذوق و شوق که در کنار کار و امورات زندگی‌شون به فعالیت و خدمت به نوجوانان می‌پردازن. برامون از اهمیت دوران نوجوانی و اهمیت تربیت در این دوران می‌گن. هم‌چنین برامون میگن که چطور در مسیر اقدامات و خدمات جامعه سازی قرار گرفتن.

این قسمت میزبان زنی هستیم بسیار پرانرژی وشاد و البته فعال. رومینا برای ما می‌گه که چطور از فعالیت‌های جامعه سازی مثل خدمت در کلاس‌های اطفال انرژی می‌گیره و همین انرژی کمک‌اش کرده تا بتونه با بیماری‌اش کنار بیاد. در این قسمت با حال و هوای کلاس‌های اطفال هم آشنا می‌شویم.

مهمان عزیز این قسمت آقای بهیرخ برامون از اقداماتش در راستای جامعه سازی می‌گه و هم‌چنین با بیان تجربه‌ای، تاثیر جلسات دعا را در پرورش روحانی یادآور می‌شه. شروع سال نو برای بهیرخ یادآور خاطرات با پدرش است.

مهمان این قسمت بانویی با تجربه است که بیشتر زندگی‌اش را در مهاجرت به سر برده. سهیلا بسیار سرزنده و شاداب هست. او برامون از مهاجرت‌های خواسته و ناخواسته اش می‌گوید، از خاطراتی که برایش سرشار از رشد و یادگیری بوده صحبت می‌کند. سهیلا هم تجربه زندگی در مناطق محروم و هم کشورهای پیشرفته را دارد و رمز سازگاری خودش با هر شرایطی را توکل می‌داند.

رضا مهمان این قسمت ماست، رضا از اون دسته افرادی هست که از تمام لحظات زندگیش به درستی و به بهترین نحوی استفاده می‌کنه. در طی برنامه برامون خواهد گفت که چگونه بین وظایف و کارهای روزمره تعادل ایجاد کرده، هم‌چنین از برنامه ریزی روزانه برامون می گه. او در خصوص عادات سودمند و یاری رسان و عادات بدی که مانع رسیدن ما به اهدافمون می‌شه صحبت می‌کنه. در این قسمت متوجه می‌شیم که خیلی مهمه عاداتمون رو بشناسیم.

مهمان امروز ما در زمینه موسیقی تحصیل کرده و بیشتر هدف و تمرکزش را صرف موسیقی می‌کند. آقای اتحادی باور دارد که موسیقی می‌تواند ابزاری برای کمک به ساختن دنیایی بهتر و سبب اتحاد بین افراد با باورهای مختلف باشد. موسیقی علاوه بر سرگرم کننده بودن روی افکار، احساسات و حتی رفتار ما تاثیرگذار است. حضرت بهاالله از موسیقی به عنوان نردبانی برای ترقی ارواح به افق اعلی یاد می‌کنند.

در قسمت قبل با حامد آشنا شدیم، در این قسمت حامد نظر و برداشت‌اش را در مورد بیت العدل اعظم که همان شورای عالی جامعه جهانی بهائی است برای ما می‌گوید. از جلسات پیام‌خوانی صحبت خواهد کرد که در آن با همراهی دوستان دیگر، پیام‌هایی فراخور موضوعات روز جهان که از بیت العدل اعظم صادر می شود را مطالعه می‌کنند. حامد در بین صحبت‌هایش اشاره‌ای هم به تعالیم حضرت بهاالله خواهد کرد.

حامد انسانی شاد و پر از انرژی هست، او برامون از فعالیت‌های جامعه سازی می‌گه و می‌گه که چرا در فعالیت‌هایی هم‌چون حلقه‌های مطالعه و جلسات دعا شرکت می‌کند. او باور دارد که دعا علاوه بر این‌که وسیله‌ای برای ابراز عشقمون به خداست، روش تاثیر‌گذاری هم برای تعلیم و ترقی بعد روحانی انسان‌ها محسوب می شود.

اعظم جوانی بسیار آرام و در عین حال شاد و مسرور هست. او تشنه آموختن و یاد گیری است و با توجه به تمام محدودیت‌ها که به خاطر باور و اعتقادش به دیانت بهائی متحمل شده، توانسته هم از لحاظ علمی پیشرفت کند و هم برای جامعه پیرامون‌اش فرد موثری باشد. اعظم در کنار تمام روزمرگی‌ها در دوره‌های توان‌دهی نوجوانان نیز خدمت و فعالیت دارد و با عشق و محبت به آن‌ها کمک می‌کند تا به رشد فضائل روحانی‌شان بپردازند.

در این قسمت با فرانک آشنا می‌شویم. فرانک تحصیلات‌اش را تا مقطع فوق لیسانس حقوق ادامه داده و برامون خواهد گفت که چطور تحصیلات دانشگاهی به او کمک کرده تا در عقاید و بینش‌اش تغییرات اساسی ایجاد کند. فرانک در کنار تمام روزمرگی و کارهایی که انجام می‌دهد نسبت به جامعه اطرافش هم بی توجه نیست و برای خدمات جامعه سازی نیز با عشق و علاقه صرف وقت می‌کند، او در خصوص اطفال و کودکان فعالیت دارد و مربی اطفال هم هست.

در این قسمت با جوانی آشنا می‌شویم که در کنار شغلش به دیگر علائق‌اش مثل نمایش و سناریو نویسی هم می‌پردازد. او هم‌چنین به فعالیت‌های نوجوانان و جوانان علاقه‌مند هست و برامون می‌گه که در این مسیر چه کارها و خدماتی انجام داده و انجام می‌دهد و چطور به جوانان کمک می‌کند تا به نقش مهمی که در بهبود دنیا دارند، آگاه شوند.امیر در مسیر خدمات اجتماعی که انجام می‌دهد، هم خودش رشد کرده و هم سبب رشد دوستانی می‌شود که در این مسیر آن ها را همراهی می‌کند.

در این قسمت رستم عزیز ما را با خدمات جامعه‌سازی و اقدامات اساسی آشنا می‌کند و از چهار اقدام اساسی، یعنی، جلسات دعا، حلقه‌های مطالعه، کلاس های اطفال و جلسات توان‌دهی نوجوانان و جوانان، شرح مختصری می‌دهد.

در این قسمت رستم عزیز برامون از خاطرات زندانی که به نا‌حق گرفتار شده خواهد گفت و یادی خواهد کرد از دو انسان والا مقام که در راه ایمان و اعتقادشان ایستادند و با قلبی سرشار از گذشت و عشق، شهید شدند. او همچنین اشاره‌ای به بیت العدل اعظم همان شورای بین المللی آیین بهائی و بالاترین مقام تصمیم‌ گیری در این آیین، خواهد کرد.

در این قسمت با تجارب مردی آشنا می‌شویم که با سرور حاصل از ایمان قلبی‌اش مراحل سخت و دشوار زندگی را طی کرده. رستم عزیز از روزهایی برامون خواهد گفت که مردم کشور ایران فارغ از هر اعتقاد و باورِ مذهبی که داشتند در کمال احترام و دوستی در کنار هم زندگی می‌کردند، هم‌چنین در خلال صحبت‌هایش به شخصیت والای طاهره قره‌العین نیز می‌پردازد.