Home
Categories
EXPLORE
True Crime
Comedy
Society & Culture
Business
Sports
News
TV & Film
About Us
Contact Us
Copyright
© 2024 PodJoint
Loading...
0:00 / 0:00
Podjoint Logo
US
Sign in

or

Don't have an account?
Sign up
Forgot password
https://is1-ssl.mzstatic.com/image/thumb/Podcasts126/v4/da/52/a4/da52a4ab-0350-26c2-baf5-d886844d17e6/mza_5907041742349939365.jpeg/600x600bb.jpg
====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
Persian Words of Life 1
92 episodes
4 months ago
===="کلمات زندگی" ، "خبر خوب" ، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در ایران ==== ====Words of Life", "Good News", "Gospel Songs" - Minor Languages Spoken in Iran====
Show more...
Religion & Spirituality
RSS
All content for ====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در is the property of Persian Words of Life 1 and is served directly from their servers with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
===="کلمات زندگی" ، "خبر خوب" ، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در ایران ==== ====Words of Life", "Good News", "Gospel Songs" - Minor Languages Spoken in Iran====
Show more...
Religion & Spirituality
Episodes (20/92)
====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
"در دل ما اشتیاق برای تو هست، ای! پروردگار."mp4
“There Is a Longing in our Hearts for You, O! Lord.”mp4 
Show more...
2 years ago
3 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در ایران" / "Words of Life", "Good News", "Gospel Songs" - Minor Languages Spoken in Iran====
====" کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در ایران ==== ==== Words of Life", "Good News", "Gospel Songs" - Minor Languages Spoken in Iran" ====
Show more...
2 years ago
3 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
زبان اشاره فارسی.mp4
Persian Sign Language.mp4 
Show more...
2 years ago
10 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
mp4. "به فارسی فارسی اثر داریوش ماریا - "ویا دولوروسا
"Via Dolorosa" in Farsi Persian by Dariush Marya.mp4 //اول قرنتیان - فصل 15 - قیام مسیح1الان‌ای برادران، شما را از انجیلی که به شما بشارت دادم اعلام می‌نمایم که آن را هم پذیرفتید و در آن هم قایم می‌باشید،2وبوسیله آن نیز نجات می‌یابید، به شرطی که آن کلامی را که به شما بشارت دادم، محکم نگاه دارید والا عبث ایمان آوردید.3زیرا که اول به شما سپردم، آنچه نیز یافتم که مسیح برحسب کتب در راه گناهان ما مرد،4و اینکه مدفون شد ودر روز سوم برحسب کتب برخاست؛5و اینکه به کیفا ظاهر شد و بعد از آن به آن دوازده،6و پس ازآن به زیاده از پانصد برادر یک بار ظاهر شد که بیشتر از ایشان تا امروز باقی هستند اما بعضی خوابیده‌اند.7از آن پس به یعقوب ظاهر شد و بعدبه جمیع رسولان.8و آخر همه بر من مثل طفل سقطشده ظاهر گردید.9زیرا من کهترین رسولان هستم و لایق نیستم که به رسول خوانده شوم، چونکه برکلیسای خدا جفا می‌رسانیدم.10لیکن به فیض خدا آنچه هستم هستم و فیض او که بر من بود باطل نگشت، بلکه بیش از همه ایشان مشقت کشیدم، اما نه من بلکه فیض خدا که با من بود.قیامت مردگان11پس خواه من و خواه ایشان بدین طریق وعظمی کنیم و به اینطور ایمان آوردید.
Show more...
2 years ago
4 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
ایران انجیل - انجیل یوحنا به گیلکی تصویری ۱۹. ۱۷ ۴۲.mp4
Iran Gospel - John's Gospel in Gilki video 19; 17 42.mp4
Show more...
2 years ago
5 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
"عیسی کیست...واقعا؟".mp4
"Who is Jesus...Really?".mp4 //جان - فصل 1 - کلمه جسم گردید1در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود وکلمه خدا بود.2همان در ابتدا نزد خدا بود.3همه‌چیز به واسطه او آفریده شد و به غیر از اوچیزی از موجودات وجود نیافت.4در او حیات بود و حیات نور انسان بود.5و نور در تاریکی می‌درخشد و تاریکی آن را درنیافت.6شخصی از جانب خدا فرستاده شد که اسمش یحیی بود؛7او برای شهادت آمد تا بر نورشهادت دهد تا همه به وسیله او ایمان آورند.8اوآن نور نبود بلکه آمد تا بر نور شهادت دهد.9آن نور حقیقی بود که هر انسان را منور می‌گرداند ودر جهان آمدنی بود.10او در جهان بود و جهان به واسطه او آفریده شد و جهان او را نشناخت.11به نزد خاصان خود آمد و خاصانش او را نپذیرفتند؛12و اما به آن کسانی که او را قبول کردند قدرت داد تا فرزندان خدا گردند، یعنی به هر‌که به اسم اوایمان آورد،13که نه از خون و نه از خواهش جسد و نه از خواهش مردم، بلکه از خدا تولدیافتند.14و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد، پراز فیض و راستی و جلال او را دیدیم، جلالی شایسته پسر یگانه پدر.15و یحیی بر او شهادت داد و ندا کرده، می‌گفت: «این است آنکه درباره اوگفتم آنکه بعد از من می‌آید، پیش از من شده است زیرا که بر من مقدم بود.16و از پری او جمیع ما بهره یافتیم و فیض به عوض فیض،17زیراشریعت به وسیله موسی عطا شد، اما فیض وراستی به وسیله عیسی مسیح رسید.یحیای تعمید‌دهنده درباره رسالت خود سخن می‌گوید18خدا راهرگز کسی ندیده است؛ پسر یگانه‌ای که درآغوش پدر است، همان او را ظاهر کرد.
Show more...
2 years ago
2 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
"چرا عیسی باید بمیرد؟" mp4
"Why Did Jesus Have to Die?".mp4 //اول قرنتیان - فصل 13 - محبت1اگر به زبانهای مردم و فرشتگان سخن گویم و محبت نداشته باشم، مثل نحاس صدادهنده و سنج فغان کننده شده‌ام.2و اگرنبوت داشته باشم و جمیع اسرار و همه علم رابدانم و ایمان کامل داشته باشم بحدی که کوهها رانقل کنم و محبت نداشته باشم، هیچ هستم.3واگر جمیع اموال خود را صدقه دهم و بدن خود رابسپارم تا سوخته شود و محبت نداشته باشم، هیچ سود نمی برم.4محبت حلیم و مهربان است؛ محبت حسد نمی برد؛ محبت کبر و غرور ندارد؛5اطوار ناپسندیده ندارد و نفع خود را طالب نمی شود؛ خشم نمی گیرد و سوءظن ندارد؛6ازناراستی خوشوقت نمی گردد، ولی با راستی شادی می‌کند؛7در همه‌چیز صبر می‌کند و همه را باور می‌نماید؛ در همه حال امیدوار می‌باشد وهر چیز را متحمل می‌باشد.8محبت هرگز ساقط نمی شود و اما اگر نبوتهاباشد، نیست خواهد شد و اگر زبانها، انتها خواهد پذیرفت و اگر علم، زایل خواهد گردید.9زیراجزئی علمی داریم و جزئی نبوت می‌نماییم،10لکن هنگامی که کامل آید، جزئی نیست خواهد گردید.11زمانی که طفل بودم، چون طفل حرف می‌زدم و چون طفل فکر می‌کردم و مانندطفل تعقل می‌نمودم. اما چون مرد شدم، کارهای طفلانه را ترک کردم.12زیرا که الحال در آینه بطور معما می‌بینم، لکن آن وقت روبرو؛ الان جزئی معرفتی دارم، لکن آن وقت خواهم شناخت، چنانکه نیز شناخته شدم.13و الحال این سه چیز باقی است: یعنی‌ایمان و امید ومحبت. اما بزرگتر از اینها محبت است.
Show more...
2 years ago
2 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
طرح نجات خدا.mp4
God's Rescue Plan.mp4 
Show more...
2 years ago
3 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
"فارسی - "آیا کتاب مقدس تغییر کرده است؟
 Persian(فارسی) - "Has the Bible Been Changed?".3gp //"Can the Bible Be Trusted?".mp4 //پیدایش - فصل 1- آفرینش1در ابتدا، خدا آسمانها و زمین را آفرید.2وزمین تهی و بایر بود و تاریکی بر روی لجه. و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت.3و خدا گفت: «روشنایی بشود.» و روشنایی شد.4و خدا روشنایی را دید که نیکوست و خداروشنایی را از تاریکی جدا ساخت.5و خداروشنایی را روز نامید و تاریکی را شب نامید. وشام بود و صبح بود، روزی اول.6و خدا گفت: «فلکی باشد در میان آبها و آبهارا از آبها جدا کند.»7و خدا فلک را بساخت وآبهای زیر فلک را از آبهای بالای فلک جدا کرد. و چنین شد.8و خدا فلک را آسمان نامید. و شام بود و صبح بود، روزی دوم.9و خدا گفت: «آبهای زیر آسمان در یکجاجمع شود و خشکی ظاهر گردد.» و چنین شد.10و خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آبها رادریا نامید. و خدا دید که نیکوست.11و خداگفت: «زمین نباتات برویاند، علفی که تخم بیاوردو درخت میوه‌ای که موافق جنس خود میوه آوردکه تخمش در آن باشد، بر روی زمین.» و چنین شد.12و زمین نباتات را رویانید، علفی که موافق جنس خود تخم آورد و درخت میوه داری که تخمش در آن، موافق جنس خود باشد. و خدادید که نیکوست.13و شام بود و صبح بود، روزی سوم.14و خدا گفت: «نیرها در فلک آسمان باشند تاروز را از شب جدا کنند و برای آیات و زمانها وروزها و سالها باشند.15و نیرها در فلک آسمان باشند تا بر زمین روشنایی دهند.» و چنین شد.16و خدا دو نیر بزرگ ساخت، نیر اعظم را برای سلطنت روز و نیر اصغر را برای سلطنت شب، وستارگان را.17و خدا آنها را در فلک آسمان گذاشت تا بر زمین روشنایی دهند،18و تاسلطنت نمایند بر روز و بر شب، و روشنایی را ازتاریکی جدا کنند. و خدا دید که نیکوست.19وشام بود و صبح بود، روزی چهارم.20و خدا گفت: «آبها به انبوه جانوران پر شودو پرندگان بالای زمین بر روی فلک آسمان پروازکنند.»21پس خدا نهنگان بزرگ آفرید و همه جانداران خزنده را، که آبها از آنها موافق اجناس آنها پر شد، و همه پرندگان بالدار را به اجناس آنها. و خدا دید که نیکوست.22و خدا آنها رابرکت داده، گفت: «بارور و کثیر شوید و آبهای دریا را پر سازید، و پرندگان در زمین کثیر بشوند.»23و شام بود و صبح بود، روزی پنجم.24و خدا گفت: «زمین، جانوران را موافق اجناس آنها بیرون آورد، بهایم و حشرات وحیوانات زمین به اجناس آنها.» و چنین شد.25پس خدا حیوانات زمین را به اجناس آنهابساخت و بهایم را به اجناس آنها و همه حشرات زمین را به اجناس آنها. و خدا دید که نیکوست.26و خدا گفت: «آدم را بصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان وبهایم و بر تمامی زمین و همه حشراتی که بر زمین می‌خزند، حکومت نماید.»27پس خدا آدم را بصورت خود آفرید. او رابصورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید.28و خدا ایشان را برکت داد و خدا بدیشان گفت: «بارور و کثیر شوید و زمین را پر سازید و در آن تسلط نمایید، و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان وهمه حیواناتی که بر زمین می‌خزند، حکومت کنید.»29و خدا گفت: «همانا همه علف های تخم داری که بر روی تمام زمین است و همه درختهایی که در آنها میوه درخت تخم دار است، به شما دادم تا برای شما خوراک باشد.30و به همه حیوانات زمین و به همه پرندگان آسمان وبه همه حشرات زمین که در آنها حیات‌است، هر علف سبز را برای خوراک دادم.» و چنین شد.31و خدا هر‌چه ساخته بود، دید و همانابسیار نیکو بود. و شام بود و صبح بود، روزششم.
Show more...
2 years ago
1 hour 7 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
"آیا می توان به کتاب مقدس اعتماد کرد؟" mp4
"Can the Bible Be Trusted?".mp4 // پیدایش - فصل 2- آفرینش1و آسمانها و زمین و همه لشکر آنها تمام شد.2و در روز هفتم، خدا از همه کار خود که ساخته بود، فارغ شد. و در روز هفتم از همه کارخود که ساخته بود، آرامی گرفت.آدم و حوا3پس خدا روزهفتم را مبارک خواند و آن را تقدیس نمود، زیراکه در آن آرام گرفت، از همه کار خود که خداآفرید و ساخت.4این است پیدایش آسمانها و زمین در حین آفرینش آنها در روزی که یهوه، خدا، زمین وآسمانها را بساخت.5و هیچ نهال صحرا هنوز درزمین نبود و هیچ علف صحرا هنوز نروییده بود، زیرا خداوند خدا باران بر زمین نبارانیده بود وآدمی نبود که کار زمین را بکند.6و مه از زمین برآمده، تمام روی زمین را سیراب می‌کرد.7خداوند خدا پس آدم را از خاک زمین بسرشت و در بینی وی روح حیات دمید، و آدم نفس زنده شد.8و خداوند خدا باغی در عدن بطرف مشرق غرس نمود و آن آدم را که سرشته بود، در آنجاگذاشت.9و خداوند خدا هر درخت خوشنما وخوش خوراک را از زمین رویانید، و درخت حیات را در وسط باغ و درخت معرفت نیک و بدرا.10و نهری از عدن بیرون آمد تا باغ را سیراب کند، و از آنجا منقسم گشته، چهار شعبه شد.11نام اول فیشون است که تمام زمین حویله را که در آنجا طلاست، احاطه می‌کند.12و طلای آن زمین نیکوست و در آنجا مروارید و سنگ جزع است.13و نام نهر دوم جیحون که تمام زمین کوش را احاطه می‌کند.14و نام نهر سوم حدقل که بطرف شرقی آشور جاری است. و نهر‌چهارم فرات.15پس خداوند خدا آدم را گرفت و او را درباغ عدن گذاشت تا کار آن را بکند و آن رامحافظت نماید.16و خداوند خدا آدم را امرفرموده، گفت: «از همه درختان باغ بی‌ممانعت بخور،17اما از درخت معرفت نیک و بد زنهارنخوری، زیرا روزی که از آن خوردی، هرآینه خواهی مرد.»18و خداوند خدا گفت: «خوب نیست که آدم تنها باشد. پس برایش معاونی موافق وی بسازم.»19و خداوند خدا هر حیوان صحرا و هر پرنده آسمان را از زمین سرشت و نزدآدم آورد تا ببیند که چه نام خواهد نهاد و آنچه آدم هر ذی حیات را خواند، همان نام او شد.20پس آدم همه بهایم و پرندگان آسمان و همه حیوانات صحرا را نام نهاد. لیکن برای آدم معاونی موافق وی یافت نشد.21و خداوند خدا، خوابی گران بر آدم مستولی گردانید تا بخفت، و یکی از دنده هایش راگرفت و گوشت در جایش پر کرد.22و خداوندخدا آن دنده را که از آدم گرفته بود، زنی بنا کرد ووی را به نزد آدم آورد.23و آدم گفت: «همانااینست استخوانی از استخوانهایم و گوشتی ازگوشتم، از این سبب "نسا" نامیده شود زیرا که ازانسان گرفته شد.»24از این سبب مرد پدر و مادرخود را ترک کرده، با زن خویش خواهد پیوست ویک تن خواهند بود.25و آدم و زنش هر دو برهنه بودند و خجلت نداشتند.
Show more...
2 years ago
2 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
[A]. "زبان مازندرانی ایران - "قصه پیامبر.mp4
 [A]. Mazanderani Language of Iran- "Prophet's Story".mp4 //لوقا 23 - محاکمه در حِضور پیلاتُس1بعد تموم شورا راست بَیینه وعیسی رِه پیلاتُس حاکم رومی پَلی بَوِردِنِه 2وِنجه شکایت هاکاردِنه بائوتِنه: «این مردی تموم اَمه مردِم رِه گُمراه کانده و اما رِه گانه به قیصر مالیات نَدین و ادعا کانده مسیح و پادشاه هَسّه.» 3پس پیلاتُس وِنجه بَپِرسیه: «آیا ته پادشاه یهود هَستی؟» در جِواب بائوته: «چنین هَسّه که ته گانی!» 4بعد پیلاتُس به سران کاهنون و مردِم اعلام هاکارده: «هیچ دلیلی نَویمبه که وِره محکوم هاکانِم» 5اما اونا به اصرار بائوتِنه: «وِ در همه جای یهودیه مردِم رِه با شه تعلیم‌ها تحریک کانده. از جلیل شِروع هاکارده و اِسّا به اینجه هِم بَرِسیه.»محاکمه در حِضور هیرودیس6وقتی پیلاتُس این رِه بشناسّه خواسّه بدونه آیا وِ جلیلی هَسّه. 7و وقتی بِفَهمِسته وِ جزوِ قلمرو هیرودیس هسته وِ رِه بَرِسِندیه وِنه پَلی که در اون زمون در اورشلیم دَییه. 8هیرودیس وقتی عیسی رِه بَدیه خَله خشحال بیه چون دَرباره عیسی خَله چیزها بِشنَویه بَی یه و دوست داشته اَتّا معجزه‌ای وِنجه بَوینه. 9پس سؤال‌هایه زیادی عیسی جه هاکارده امّا عیسی جوابی وِ رِه نداهه. 10سران کاهنون و علِمایِ دینی که اونجه دَیینه خَله وِره اتهام زونه. 11هیرودیس و وِنه سربازها هِم وِ رِه بی‌حرمتی کاردِنه و وِره مسخَره کاردنه. بعد اَتّا لباس شاهی وِنه تن دَپوشینه و پیلاتُس پَلی بَردِگاردینه. 12در همون روز هیرودیس و پیلاتُس با هِم آشتی هاکاردِنه اینسته که قبل از اون دشمن هِم دیگر بینه.محکوم هاکاردنه عیسی13پیلاتُس سران کاهنون و بزرگون قوم و مردِم رِه بِخاسّه 14و ویشونه بائوته: «اینتا مردی رِه به اتهامِ اینکه مردِم رِه بر ضد حکومت روم تحریک کانده مه پَلی بیاردنی. مِن در حِضور شِما وِ رِه آزمایش هاکاردمه و هیچ دلیلی ندیمه که شِمه تهمتها راست بووهه. 15نظِر هیرودیس هِم همین هَسّه چه ایسته وِ رِه اَمه پیش بردگاردینینی. همین جوری که ویننی کاری نکارده که مستحق مرگ بَووهه. 16پس دستوردمبه وِ رِه چو بزَنند وبعد آزاد هاکانند.» 17در هر عید پیلاتُس باید اَتّا زندانی رِه آزاد کارده.18اونا یکصدا داد کشینه وگاتِنه: «وِ رِه اعدام هاکان و باراباس رِه اَمِستِه آزاد هاکان!» 19باراباس به خاطر شورشی که در شهر اتفاق دَکِته بی‌یِه و بخاطر قتل، در زندان دَییه. 20پیلاتُس که خواسته عیسی رِه آزاد هاکانه یک بار دیگه اونا رِه بائوته وِ کاری نَکارده مستِحق اعدام بوهه. 21اما هَمینجوری اونا داد کَشینه گاتنه: «بر صلیبش هاکان! برصلیبش هاکان!» 22سومین بار ویشونه بائوته: «چه ایسته؟ چه بدی هاکارده؟ مِن که هیچ دلیلی برای بَکاشتِنه وِ نَویمبه. پس وِ رِه چو زَمبه و آزاد کامبه.» 23اما اونا با داد بِلِند اصرار کاردِنه وِره به صلیب بَکِشین. آخر سَر ویشون داد و فریاد پیروز بَییه 24و پیلاتُس حکمی رِه که خاستِنه صادر هاکارده. 25وِ باراباس رِه که به خاطر شورش و قتل در زندان دَییه و مردِم خواستنه آزاد بَووهه آزاد هاکارده و عیسی رِه هادا ویشون رِه تا هر جوری خاننه وِنجه رفتار هاکانند.بر صلیب بَیینِ عیسی26وقتی ماموران عیسی رِه وَردنه، اَتّا مردی به نومِ شَمعون از مردِم قیروان ره که صحراجه به شهر اِموهه ره بَیتتِنه و صلیب ره وِنه دوشِ سَر بیهِشتنه وِره وادار هاکاردنه اون ره پِشتِ سر عیسی حمل هاکانه. 27اَتّا گِروه زیادی از مردِم، از جمله زنها که شه سینه زونه و برمه کاردِنه وِنه دِنبال راه دَکِتِنه. 28عیسی بَردَگِردِسته و ویشونه بائوته: «ای کیجاهونِ اورشلیم مسته برمه نَکانین؛ شِسته و شه وَچه‌هاسّه برمه هاکانین. 29اینسته که اتا زِمان اِنه که گاننی: ‹خشبِحالِ زنهایه نازا، خوشبحال رَحِمهایی که اصلا نزاهه و سینه‌هایی که اصلا شیر نداهه!› 30در اون موقع کوه ها رِه گاننی: ‹اَمه سَر دَکِفین!› و تپه‌ها رِه که: ‹اِما رِه جا هادین!› 31اینسته که اگه با چوهه تَر اینتی کاننه با چوهه خِشک چیکار کاننه؟»32دِتا مرد دیگه رِه هِم که هر دِتا قاتل بینه وَردنه تا با وِ اعدام هاکانند. 33وقتی به اونجه ای که جمجمه گاتنه بَرِسینه وِ رِه با اون دِتا قاتل بر صلیب بَکِشینه اَتّا رِه در سمت راست و دیگری رِه در سمت چپ وِ به صلیب بَکِشینه. 34عیسی بائوته: «ای پی‌یِر اینا رِه ببخش اینِسّه که نَدوننه چیکار کانه.» بعد مامورین قرعه دِمبدانه تا لباسهایه وِ رِه شه میون تقسیم هاکانند. 35مردِم به تماشا هِرِسّا بینه و بزرگان قوم هِم خنده زونه گاتِنه: «دیگرون رِه نجات هادا! اگه مسیح هَسّه و برگزیدۀ خداهسته شه رِه نجات هاده.» 36سربازون هِم وِ رِه مسخَره کاردِنه. شِراب تِرش وِ رِه دانه 37و گاتِنه: «اگر پادشاه یهود هَستی، شه رِه نجات هاده.» 38وِنه سَر بالا بنوشتنه نصب هاکاردنه که گاته(continued)
Show more...
2 years ago
26 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
"زبان مازندرانی - "پسر ولگرد.mp3
 Mazandarani Language - "The Prodigal Son".mp3
Show more...
2 years ago
9 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
3gp."مازندرانی - " کلمات زندگی
Mazandarani Language - "Words of Life".3gp //لوقا 24 - قیام عیسی مسیح1صبح زود یکشنبه، زِنا عطرهای رِه که آماده هاکارده بینه رِه بَییتنه و بوردِنه سر قبر 2بَدینه سنگ جلو مقبره کنار هاداهه هَسّه. 3اما وقتی بوردِنه مقبره دِله بدن خداوندْ عیسی رِه پدا نکاردنه. 4از این واقع در تعجب دَیینه که یکدفعه دِتا مردی با لباسهایه نورانی در کنار ویشون هِرِسّانه. 5زِنا از ترس شه سَرها رِه دِمبدانه زیر؛ اما اون دتا مردی ویشونه بائوتِنه: «چه ایستِه زنده دنبال، میون مُردها گَردننی 6وِ اینجه دَنییه، بلکه راست بَییه! به‌یاد بیارین اون زِمان که در جلیل دَییه شِما رِه چیشی بائوته. 7بائوته که انسان ریکا باید مردِم گناهکار دست تسلیم بَووهه صلیب رو بوره و در روز سوم راست بَووهه.» 8بعد زِنا وِنه حَرفا رِه به‌یاد بیاردِنه. 9وقتی مقبره جه بَردَگِردِستِنه تموم اینها رِه به اون یازده تا رسول و هِم به دیگرون بائوتِنه. 10زنهایی که این خَوِر رِه به رسولها هادانه: مَریِم مجدلیه، یونا، مَریِم یعقوب مار وچندتا زن دیگه که ویشون هِمراه دَیینه بینه. 11اما رسولها بائوتِنه زِنا رِه خیال بَییته پس ویشون حرفها رِه باور نکاردِنه. 12با اینا پِطرُس راست بَییه و بورده قبر طَرِفی و خم بَییه حارشا، اما جز کفن هیچ چی دیگه نَدییه. پس تعجب هاکارده از اونچه اتّفاق دَکِته بی‌یِه و به شه سِره بَر دَگِردِستِه.در راه عِموآس13در همون روز دِتا نفراز پیروان عیسی به اَتّا ده شینه، به اسم عِموآس در حِدود دِ فرسنگی اورشلیم. 14ویشون دربارۀ تموم اتفاقهایی که دَکِته بیه رِه با هِم صحبِت کاردِنه. 15هَمینجوری که سرگرم بحث وگفتگو بینه عیسی خودش ویشون پَلی بییَمو و ویشون هِمراه راه دَکِته. 16اما اونا وِ رِه نشناسینه اینِسّه که قِدرِتِ تشخیص اوناجه بَییته بییه. 17وِ اوناجه بَپِرسیه: «در راه دربارۀ چیشی صحبِت کاردینی؟» اونا با ناراحتی ساکت هِرِسّانه. 18بعد اَتّا از اونا که وِنه اسم کلئوپاس بییه، در جِواب بائوته: «آیا ته تنها نفر غریب در اورشلیم هَستی که از اونچه در این روزها اتّفاق دَکِته بی‌خوری؟» 19بَپِرسیه: «کدوم اتّفاق؟» بائوتِنه: «اونچه عیسای ناصری سَر بوگذشته. وِ نَبی بی‌یِه که خِدا پَلی و تموم مردِم پَلی کِلام و اعمال پرقدرتی داشته. 20سران کاهنون و حکمرانون اِما وِ رِه تحویل حاکمون رومی هادانه تا وِرِ به مرگ محکوم هاکانند وِرِه به صلیب بَکِشینه. 21اما اِما امید داشتیمی وِ همون بَووهه که باید اسرائیل رِه رِهایی هادِه. علاوه بر اینا در واقع الان سه روز از این اتّفاق بوگذِشته. 22بعضی از زِنا هِم که در میونه اما دَرِنه، اما رِه متعجب هاکاردنه. اونا امروز صبح زود قبر سَر بوردِنه 23اما وِنه جنازه رِه پدا نکاردنه. بعد بییَمونه امارِه بائوتِنه شه رویا دِله فرشته‌ها رِه بَدینه که ویشونه بائوتِنه وِ زنده هَسّه. 24بعضی از اَمه رَفقا بوردِنه سَر قبر و اونجه رِه هَمونجور که زِنا گاتنه بَدینه اما وِ رِه نَدینه.» 25بعد ویشونه بائوته: «ای ناداهون که دل دیرفهم برای باور هاکاردنه بائوته‌هایه انبیا دارننی! 26آیا نَبایِد مسیح این رنجها رِه بَوینه و بعد به شه جلال دربیهه؟» 27بعد از موسی و تموم انبیا شِروع هاکارده و اونچه رِه که در تموم کتاب مقدس وِنه خَوری بائوته بینه رِه ویشونِسته توضیح هادا.28وقتی به عموآس که ویشون هدف بی‌یِه نزدیک بَیینه عیسی اینجوری بائوته که خانه بوره دورتر. 29امّا اونا اصرار هاکاردِنه و بائوتِنه: «اَمه پَلی دَووش اینِسّه که انده نَموندسته تا روز تموم بَووهه و شو نزدیک هَسّه.» پس بورده با ویشون بَمونه. 30وقتی با اونا سفره سَر هِنیشتِه بی‌یِه نون رِه بَییته و شکر هاکارده پاره هاکارده و ویشونه هادا. 31در همون موقع ویشون چشا واز بَییه و وِ رِه بشناستنه، اما در همون لحظه ویشون پَلی جه ناپدید بَییه. 32اونا همدیگه جه بَپورسینه: «بَعدی اون زِمان که راه دِله با اما صحبِت کارده و کتاب مقدس رِه اَمِستِه تعریف کارده چِتی اَمه دل به لرزه در بی‌یَموهه بیه؟» 33پس سریع راست بَیینه و بَردَگِردستنه اورشلیم. اونجه اون یازده تا رسول رِه پِدا هاکاردِنه که با شه رَفِقون نیشبینه 34شاگِردون به اون دِتا مردی گاتِنه: «اینتا حقیقت دانّه که خِداوند قیام هاکارده اینِسّه که بر شَمعون ظاهر بَییه.» 35بعد اون دِتا هِم بائوتِنه که راه دِله چه اتّفاق دَکِته و چجوری عیسی رِه زمون پاره هاکاردنه نون بِشناسینه.ظهور عیسی بر شاگِردون36هنوز در این‌باره صحبِت کاردِنه که عیسی شه ویشون میون ظاهر بیه و بائوته: «سلام بر شِما بُوهه!» 37تعجب هاکاردنه و بَتِرسینه فکر هاکاردنه روح ویننه. 38ویشون بائوته: «چه ایستِه اینجوری نگَرانینی؟ چه ایسته شک و تردید شه دِل دِله راه دیننی؟ 39مه دست و لینگ رِه حارشین. خودم هستمه! مه رِه دست بزنی(continued)
Show more...
2 years ago
22 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
[B]. آهنگ مسیحی کولی.mp4
[B]. Gypsy Christian Song.mp4 
Show more...
2 years ago
5 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
"آهنگ مسیحی کولی - "آنچه عیسی برای ما انجام داد، از تو ممنونم عیسی، خدایا شکرت.mp4
Gypsy Christian Song - "What Jesus Did For Us, Thank You Jesus, Thank You God".mp4 //Romani Bible: 1 Corinthians- Chapter 15:1-11 15:1 Dav tume goji phrale, mangav te phenav tumenge e lashi viasta mai iek data sar phendem tumenge mai anglal, tume lian les, ai cho pachamos zuriarde.15:2 Ai pa kodo san skepime, te ninkerena les sar phendem les tumenge.15:3 Sichardem tume mai anglal sa sar vi me sichilem, ke O Kristo mulo anda amare bezexa. Sar phenel o ramomos.15:4 Ke sas gropome, ai zhuvindisailo o trito dies sar phenel o ramomos.15:5 Ai ke sikadilo ka Cephas, porme le desh u donge.15:6 Porme sikadilo mai but de pansh shela phralen iek data, ai mai but anda lende inker zhuvinde le, ai uni mule.15:7 Porme sikadilo ka Iakov, ai sa le apostluria.15:8 Pala lende savorhe vi mange sikadilo, sar le bi vriamako.15:9 Ke sim o mai tsigno andal apostluria, chi trobul te akharen ma apostle, ke chinuisardem e khangeri le Devleski.15:10 Katar o mishtimos le Devlesko sim so sim: ai o mishtimos le Devlesko karing mande nas intaino, dur kotsar, kerdem mai but buchi lendar savorhe, na me, numa o mishtimos le Devlesko kai si mansa.15:11 No kadia te avela me vai te aven won, eta, so das duma pa Del, ai pachaie tume.
Show more...
2 years ago
4 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
"مردم رومی بالکان - "دعوت برای شناخت شخص عیسی.mp4
 Balkan Romani People - "Invitation to Know Jesus Personally ".mp4 
Show more...
2 years ago
6 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
mp3."رومانی بالکان اورساری - "خبر خوب
"The Two Roads" - Romany Romani Vlax Balkan Ursari.mp3  //Romani Bible: John1:1 Anda gor sas E Vorba, ai E Vorba sas le Devlesa, ai E Vorba sas O Del.1:2 Wo anda gor sas le Devlesa.1:3 Wo kerdia swako fielo, ai kanchi so kerdilo nas kerdo bi leste.1:4 Ande leste sas o traio, ai o traio sas e vediara le manushenge.1:5 E vediara strefial ando tuniariko, ai o tuniariko shoxar chi mudardia e vediara.1:6 Sas iek manush tradino katar O Del, lesko anav sas Iovano.1:7 Avilo o Iovano te phenel le manushenge pai vediara. Kashke savorhe te pachanape pala leste.1:8 O Iovano nas e vediara, numa wo sas tradino te phenel pai vediara.1:9 Kadia chachi vediara avel ande lumia te del vediara ka swako manush kai avela ande lumia.1:10 Wo sas ande lumia, ai e lumia sas kerdi pala leste numa e lumia chi zhanglia les.1:11 Wo avilo ka peske, ai leske chi premisarde les.1:12 Uni premisarde les ai pachaiepe ande leste; wo dia len e putiera te aven shave Devleske.1:13 Kodola kai arakhadile, na anda rat, chi andai voia le statoski, chi andai voia le manusheski, numa katar O Del.1:14 Ai E Vorba kerdile stato ai beshelas mashkar amende. Ame dikhliam lesko barimos, pherdo mishtimasa ai chachimasa, kadia sas o barimos le ieke Shavesko kai avilo katar O Dat.1:15 O Iovano phendia pa leste, phenelas, "Kado si kai phendem, 'Wo avela pala mande, numa wo si mai baro mandar, ke wo sas mai anglal arakhadilem.'"1:16 Ai ame savorhe liam anda lesko baro lashimos. Mishtimos pe mishtimos.1:17 Ke o zakono sas dino katar o Moses, numa o mishtimos ai o chachimos avilo katar O Jesus Kristo.1:18 Khonik shoxar chi dikhlia le Devles, ferdi o iek Shav kai si le Dadesa, ai wo si kai kerdia te zhanas les.
Show more...
2 years ago
2 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
3gp."رومانی بالکان اورساری - "خبر خوب
 Romania Balkan Ursari - "Good News"3gp
Show more...
2 years ago
48 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
"رومی رومی بالکان زرگری - "نوح.mp3
Romany Romani Balkan Zargari - "Noah".mp3 //Genesis Chapter 1  - O baro Dewel krell o bolepen un i phub1Glan i rah rah tsiro kras o Dewel o bolepen un i phub. 2Har i phub kerdo was, his tchi koi pre. Kek djipen his koi. His rati un sorelo pani his pral halauter. Un o Debleskro ducho his pral o pani.3Un o Dewel penas: “Mu well diwes!” Koi was diwes. 4O Dewel dikas, kai ko diwes mishto hi. Un o Dewel das jek tsiro o diweske un jek tsiro i ratsjake. 5Un o Dewel das o diwes ko lab ‘diwes’ un ap i rati penas job ‘rati’. Jaake was rati un pale taissarlakro. Kowa his o ersto diwes.6Un o Dewel penas, te well o bolepen, un pani koi pral un pani koi tel. Un jaake was kowa. 7O Dewel kras o bolepen. Un pani his koi pral, un pani his koi tel ap i phub. 8Un o Dewel das o bolepen o lab ‘bolepen’. Un was rati un pale taissarlakro. Kowa his o duito diwes.9Un o Dewel penas, te well ko pani ap i phub khetne ap jek rig, te well o truk them diklo. Un jaake was kowa. 10Un o Dewel penas: “Ko truk them kharella ‘phub’.” Un kowa, kai o pani khetne hi, kharas lo ‘baro pani’. Un o Dewel dikas, kai kowa mishto hi.11Un o Dewel penas: “Mu well hako senlepen dran i phub win, an koleste hi tikno djob dren, jaake te well lestar pale newo senlepen. Mu wenna ninna ruka dran i phub win, kolendar hakeno peskre rukengre hidjrella. An kolende hi tikno djob, jaake te well lendar pale newe ruka baro.” Un jaake was kowa. 12Un dran i phub was senlepen win. Hako senlepen mukas peskro tikno djob bares te well, jaake te well lestar pale newo senlepen. Ninna ruka wan baro. Hako ruk hidjras peskre rukengre, an kolende tikno djob hi, jaake te wenn lendar pale newe ruka baro. Un o Dewel dikas, kai kowa mishto hi. 13Un was rati un pale taissarlakro. Kowa his o triinto diwes.14Un o Dewel penas, te wenn momlia an o bolepen, hoi sikrenna: Kanna hi diwes, un kanna hi rati. Kolla sikrenna ninna: Kanna well nijal, kanna well o wend. Kanna well i baro diwes, kanna i newo bersh. 15Jon hi an o bolepen tardo, te denn le momeli ap i phub. Un kowa was jaake. 16Un o Dewel kras kol dui bare momlia: o kham, te well lo rai pral o diwes, un o tchon, te well lo rai pral i rat, un ninna i wawar bolepangre momlia. 17Un o Dewel tchiwas len an o bolepen, te denn le momeli ap i phub. 18Jon hi rai pral o diwes un pral i rat, te dell jek tsiro o diweske un i wawar tsiro o ratsjake. Un o Dewel dikas, kai kowa mishto hi. 19Un was rati un pale taissarlakro. Kowa his o starto diwes.20Un o Dewel penas, te wenn bud vieche an o pani un bud tchirkle an o bolepen. 21Jaake kras o Dewel bare panjengre viechen, un ninna hako wawar viecho, hoi an o pani hi, ninna hake tchirkle. Un o Dewel dikas, kai kowa mishto hi.22Un o Dewel rakras latche laba pral lende win un penas: “Lenn bud terne, te wenn bud tumendar an o baro pani un bud tchirkle an o bolepen.” 23Un was rati un pale taissarlakro, o pantchto diwes.24Un o Dewel penas, te dell i phub hake viechenge o djipen: i diwje viechenge un kolenge, kai gar diwje hi, ninna i tsele tikne vieche. Un jaake was kowa. 25Un o Dewel kras hake diwje viechen un hake viechen, kai gar diwje hi, ninna i tsele tikne viechen ap i phub. Un job dikas, kai kowa mishto hi.26Un o Dewel penas: “Kanna krah menshen. Jon wenn jaake har mer. Jon hi rai pral i matchende an o baro pani un pral i tchirklende an o bolepen, pral i diwje viechende un pral kolende, kai gar diwje hi, ninna pral i tikne viechende, hoi djan pral i phub.” 27Un o Dewel kras i menshen jaake har job hi. Awa, jaake har job hi, kras lo len: o murshes un i djuwjat. 28Un o Dewel rakras latche laba pral lende win un penas: “Anenn bud tchawen ap i phub, te well i phub tumendar pherdo! Un awenn rai pral i phub! Awenn rai pral i matchende an o baro pani, pral i tchirklende an o bolepen, un pral hake viechende, hoi ap i phub hi!”29Un o Dewel penas: “Shunenn, tumer nai chan halauterestar, hoi well baro ap i phub un an koleste tikno djob hi. Ninna i tsele rukengre, kai tikno djob an lende hi, dau tumen te chal. 30I tsel(continued)
Show more...
2 years ago
3 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
3gp."رومی بالکان زرگری - "کلمات زندگی
Romani Balkan Zargari - "Words of Life".3gp。/Genesis - Chapter 21Jaake was o bolepen un i phub kerdo, un halauter, hoi koi hi. 2Ap o eftato diwes his o Debleskri budi kerdo. Job budras buder gar. Halauter his kerdo. 3Un o Dewel penas: “Ko eftato diwes hi i baro diwes mange. Ko diwes hi miro.” Ap o eftato diwes his leskri budi halauter kerdo, un job budras buder gar.I shukar baar. 4Kowa hi ko liil, kai tchinlo hi, har o bolepen un i phub kerdo wan. 5Ap ko tsiro, har o baro Dewel, maro rai, i phub un o bolepen kras, his kek ruka ap i phub, witar kek senlepen. O baro Dewel, maro rai, das kek brishin ap i phub. Un his kek mensho koi, kai budras ap i phub. 6I sapeno ducho was dran i phub un kras lauter sapenes. 7Un o baro Dewel, maro rai, kras o romes dran tchik i phubjatar. Un phurdas peskro ducho, hoi della o djipen, an o romeste. Un o rom was djido. 8Un o baro Dewel, maro rai, kras i baar an Eden, ap koi rig, kai o kham pre djala. Kote tchiwas job ko romes, koles job kras. 9Un o baro Dewel, maro rai, mukas bud ruka baro te well dran i phub. Kolla his shukar. Un lengre rukengre his latcho chapaske. Mashkral i baar his ko ruk tardo, kai della djipen, ninna ko ruk, kai della goswepen, hoi hi latcho un hoi hi tchilatcho. 10Un i lengsto pani nashas an Eden, hoi krell koi baar sapenes. Un ko pani nashas dran i baar win, un dran ko pani wan star panja. 11O lab o ersto panjestar hi Pison. Kowa nashell trul o tselo them Hawila. Koi hatsenn le sonakai. 12Un o sonakai dran ko them hi mishto. Kote hi ninna kutch harza, hoi sungella mishto, ninna kutch barra, hoi kharenna Onyx. 13Un ko lab o duito panjestar hi Gihon. Kowa nashell trul o tselo them Kush. 14Un ko lab o triinto panjestar hi Tigris. Kowa nashell ap koi rig o themestar Assur, kai o kham pre djala. Un o starto pani hi o Eufrat. 15Un o baro Dewel, maro rai, las o romes un tchiwas les an i baar ‘Eden’, te budrell job kote, ninna te dell job jak ap i baar. 16Un o baro Dewel, maro rai, penas soreles ap o romeste: “Tu nai chah hako rukestar an i baar, har tu kameh. 17Kokres ko ruk, kai della goswepen, hoi hi latcho un hoi hi tchilatcho, kolestar te chas tu gar. Te chah kolestar, mereh.” 18Un o baro Dewel, maro rai, penas: “Hi gar mishto, te atchell o rom kokres. Me krau jekes har job, kai pash leste hi.” 19Un o baro Dewel, maro rai, kras dran tchik i tsele viechen ap o them un i tsele tchirklen an o bolepen. Un job anas len pash o romeste, te dikell lo, hawo lab job len della. 20Ko lab, hoi ko rom len das, jaake kharan jon. Un o rom das hake viechen un hake tchirklen i lab. O mensheske his kek koi, kai jaake hi har job, un pash leste hi. 21Koi mukas o baro Dewel, maro rai, o romes soreles dren te sowell. Un o Dewel las jek kokalo dran leskri rig win un kras ko kotar o masseha pale khetne. 22Un job kras i djuwjat dran ko kokalo o romestar. Un anas lat pash o romeste. 23Un o rom penas: “Ake li! Joi hi har me: miro kokalo un mass. O romestar hi li lino. Doleske kharell li romni.”24Doleske mukella i rom peskro dades un peskri dat un djala peskri romjah. Un jon wenna jek.25Un jon dui, o rom un peskri romni, his nango. Un jon ladjan gar.
Show more...
2 years ago
10 minutes

====کلمات زندگی"، "خبر خوب"، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در
===="کلمات زندگی" ، "خبر خوب" ، "آوازهای انجیلی" - زبانهای کوچک صحبت شده در ایران ==== ====Words of Life", "Good News", "Gospel Songs" - Minor Languages Spoken in Iran====