All content for MovarekhPodcast احمدهاشمی is the property of احمد هاشمی and is served directly from their servers
with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
ما در پادکست مورخ ، هر بار یکی از پازل های تاریخ جهان را کنار هم می گذاریم...نوش گوش هایتان!
مردمان شوروی علاقه بسیاری به جکهای سیاسی داشتند. چون جک گفتن یکی از راههای مقابله با استرسه، جکهایی که به مردم کمک میکنه با چیزی کنار بیان که توان تغییرش رو ندارند. مردمان شوروی زیر سایهای از استرس و اضطراب دائمی زندگی میکردند، استرس و اضطرابی که عوامل زیادی داشت و یکی از عواملش نهادهای امنیتی شوروی بود، نهادهایی که مشهورترینش برای ما، نامش هست: کاگب! یک سازمان امنیتی مخوف و افسانهای که به نظر میرسید جنبیدن هر جنبدهای از نظرش پنهان نیست! ما در این قسمت از مورخ درباره تاریخچه نهادهای امنیتی شوروی صحبت خواهیم کرد و به این سوالات پاسخ خواهیم داد که ریشه این نهادها کجا بود؟ کاگب از کجا اومد؟ چه مسیری رو طی کرد تا به نقطه پایان رسید و چطور به نقطه پایان رسید؟ و آیا اصلاً به نقطه پایان رسید؟
بسیاری از اساتید حوزه روابط بینالملل یه تعریف کوتاه کلیشهای ولی بسیار گویا از دیپلماسی دارند. میگن: «دیپلماسی پایان جنگ است و پایان دیپلماسی، آغاز جنگ!» همین تعریف کوتاهه که انسان رو وابسته به فنونی از مذاکره کرده تا زیست بشری حفظ بشه. اما سوال، دیپلماسی از کی وارد زندگی ما انسانها شد؟ دیپلماسی چه جهانی رو برای ما ساخت؟ در چه برهههایی تونست جلوی جنگ رو بگیره یا به جنگها پایان بده؟ و آیا همیشه شروع دیپلماسی واقعا پایان جنگ بوده؟ ما در این قسمت از مورخ رفتیم به سراغ تاریخ دیپلماسی و به این سوالات پاسخ دادیم
آقامحمدخان قاجار کسی که در قعر فلاکت، قربانی جنایتی به اسم اخته کردن شد و از دل اسیری و بیپدری و بیبرادری، توانست به قدر قدرتی تبدیل شود و چنان خون بریزد که اگرچه روزهای سیاهی در تاریخ ایران به یادگار بگذارد اما از طرفی ایران را باز هم از پس سالها یکپارچه کند. ما در این قسمت از او صحبت کردیم
پسر کوچک در سایه خود را برای ولیعهدی آماده میکرد و پسر بزرگ در بطن جامعه، برای اثبات توانمدیهای هولناکش دست به هر آنچیزی میزد که در ذهن بگنجد! عدی و قصی، پسران صدام حسین، از ابتدای زندگی برای خونخواری تربیت شده بودند، برای اینکه جا پای جای پدر بگذارند هر چند، گاهی از آنچه مطلوب پدر بود هم شرارتبارتر میشدند! ما در این قسمت به سراغ داستان پسران صدام رفتهایم.
در این قسمت رفتیم سراغ یکی از مشهورترین و تاریخسازترین جنگهای معاصر خاورمیانه، جنگ 33روزه میان ارتش اسراییل و حزبالله لبنان در نوزده سال پیش! رفتیم سراغ ریشهها، دلایل و نتایج این جنگ پر تلفات و پر خسارت و تاثیر آن بر خاورمیانه امروز.
از روزگاری که داریوش بزرگ بر کتیبهاش حک کرد: «اهورامزدا کشورم را از دشمن، خشکسالی و دروغ محفوظ بدار» تا به امروز، آب همواره یک مسئله برای ما ایرانیان بوده. اما تمدن ما برای هزاران سال با چنین مسئلهای کنار آمده و آن را مدیریت کرده، هرچند در چند دهه اخیر، اوضاع و احوال آب در ایران ما به سمت یک فاجعه حرکت میکند. ما در این قسمت به سراغ تاریخ آب در ایران رفتهایم
اولین چشم مصنوعی تاریخ، اولین جراحی مغز تاریخ، اولین انیمیشن تاریخ، اولین تخته نرد تاریخ! اینها تیترهایی است که در ذهن هر مخاطبی با یک نام همراه میشود؛ «شهر سوخته». ما امروز به سراغ این محوطه باستانی کشورمان رفتیم و قصد داریم روایتی نوین از این بهشت باستانشناسی به شما مخاطبان نازنین پادکست مورخ ارائه دهیم.
بیست و پنج می 1986 برابر با چهارم خرداد 1365 یه هواپیمای حامل هیئت مذاکره کنندهی آمریکایی که پاسپورت ایرلندی داشتن در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست. در رأس این هیئت هم رابرت مکفارلین قرار داشت. او با هدایایی به ایران آمده بود و انتظار یک استقبال گرم و جوش خوردن مجدد رابطه از دست رفته بین دو کشور رو داشت. با این حال هیچ چیز آنطور که او دوست داشت پیش نرفت! مقامات ایرانی گفتند، از سفر این هئیت آمریکایی به ایران خبر نداشتند، اما مقدمات سفر از پیش چیده شده بود و حتی پس از آن هم ارتباطات ادامه پیدا کرد تا... همهچیز در تاریخ یک «تا» دارد! و البته یک «از»! ما در این قسمت از مورخ به سراغ «از» و «تا»ی ماجرای مکفارلین رفتیم، ماجران ایران-کُنترا، ماجرای ایران-گیت! تمام این اسمها به یک واقعه اشاره دارد، واقعهای که یک رسوایی بزرگ شد
ما در این قسمت رفتیم سراغ تاریخ کشمکش جهانی بر سر سلاحهای هستهای، رفتیم سراغ تلاش برخی کشورها برای دستیابی به این سلاح و تلاش بقیه کشورهای جهان برای جلوگیری از گسترش این سلاح
25 دسامبر 1991 برابر با 4 دی 1370 میخاییل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی استعفا داد و فرداش پارلمان شوروی رای به انحلال این اتحادیه داد و تموم شد. روسیه دیگه قدرت سیاسی و اقتصادی شوروی رو نداشت! یلتسین رئیسجمهور روسیه خیلی سعی میکرد با توسعه روابط اقتصادی خارجی، کشور ورشکستهش رو نجات بده اما کار خیلی سخت بود. ایران هم از پس یک انقلاب عجیب و غریب و یک جنگ نابرابر ویرانگر هشت ساله میخواست کشور رو بسازه و آباد کنه، پس هر دو طرف انگیزه داشتن به هم نزدیک بشن. یک فرصت بینظیر برای هر دو کشور. فصل نوینی در روابط صدها ساله دو کشور. روابطی که موضوع این قسمت از پادکست مورخ است و ما به تاریخ روابط ایران و روسیه میپردازیم با تمام شایعهها و واقعیتهاش.
«چه خبره اینجا؟ عزای حسینه که در راه حق شهید شد؟ عزای حسین با پول و برنج و روغن انگلیسیهای حقکش؟در مقابل ظلم سکوت میکنید اونوقت به عزای حسین میشینید. شرم نمیکنید؟» این دیالوگی بود از سریال دلیران تنگستان، دیالوگی که رئیسعلی دلواری، به عزاداران بوشهری میگه، به عزادارانی که در بوشهر اشغال شده به دست دشمن خارجی، به جای مبارزه، مراسم سینهزنی بوشهری رو به جا میآوردند. ایران اما نشون داده، هرچقدر هم زیر بار جنگ و ظلم و ستم و استداد و استعمار باشه، هرچقدر هم که مردمانش درگیر انواع فقر باشن، باز هم فرزندانی داره که از مادر وطن دفاع کنند. فرزندانی مثل رئیسعلی، مثل زائر خضر خان اهرمی، شیخ حسین چاهکوتاهی و غضنفرالسلطنه برازجانی، دلیرانی که در کشاکش جنگ جهانی اول، تا پای جان در برابر قوای متجاوز انگلیسی ایستادند. دلیرانی که در این قسمت از مورخ به سراغ داستان مقاومتشون رفتیم. آنهایی که مصادق این شهر علیرضا شجاعپور هستند: «وطن یعنی دو دست از جان کشیدن / به تنگستان و دشتستان رسیدن/ زمین شستن ز استبداد و از کین / به خون گرم در گرمابه ی فین/ وطن یعنی گذشته، حال، فردا / تمام سهم یک ملت ز دنیا/ وطن یعنی چه آباد و چه ویران / وطن یعنی همین جا، یعنی ایران»
«جمال عبدالناصر نه بر اثر سکته قلبی بلکه به دلیل قلب شکستهاش جان داد، قلبی که به خاطر شدت تاثر از شکست در جنگ شش روزه شکسته بود» این جمله رو انور سادات، جانشین ناصر درباره مرگ او گفته، درباره مرگ کسی که اگر چه رویای سیاسیش تحقق نیافت اما تأثیراتی که گذاشت که مدتها ادامه داشت و برخی از اون تأثیرات، هنوز هم پابرجاست. مثلاً جنبش عدم تعهد که ناصر یکی از پایگذارانش بود، از سال 1961 تا به امروز هنوز وجود داره. با مرگ ناصر، به رویای سیاسی ناصر گفته شد، ناصریسم و از معمر قذافی تا حزب بعث عراق، خودشون رو پیروز ناصر میدونستند و رویای یگانگی سرزمینهای عرب و البته شکست اسرائیل رو داشتند. ناصر هنوز هم تأثیرگذارترین عرب تاریخ معاصر ماست هرچند امروز و با پایان کار دیکتاورهای جمهوریهای مختلف عربی منطقه و مسیری که پادشاهیهای عربی منطقه رفتند و البته با قدرتی که اسرائیل پیدا کرده، میشه گفت از رویای ناصر و ناصریسم تنها یک خاطره دور در تاریخ و در اذهان باقی مونده و سیاست و تاریخ، همینگونه پر است از بالا و پایین. ما در این قسمت از بالا و پایین تاریخچه جمال عبدالناصر صحبت کردیم.
دولت ایران برای میزبانی بازیهای آسیایی 1974 میلادی برابر با 1353 خورشیدی یک مجموعه ورزشی ساخت به نام مجموعه ورزشی آریامهر! آریامهر همانطور که به میدانید لقبی بود که مجلس شورای ملی در 24 شهریور 1344 خورشیدی به محمدرضا شاه پهلوی اعطا کرد و معنی آن هست «خورشید آریایی» یا مثلا «خورشید قوم آریایی». همین اسم را روی مجموعه ورزشی بازیهای آسیایی 1974 میلادی گذاشتند که کاملا مشخص است چه هدفی داشته. این مجموعه ورزشی یعنی مجموعه ورزشگاهها و تاسیسات جانبی و فضاهای سبز آن روی هم 460 هکتار مساحت دارد! یعنی بیشتر از مجموع مساحت دو کشور مستقل واتیکان و موناکو! ساخت این مجموعه عظیم کمتر از چهار سال طول کشید. این مجموعه ورزشی که بعدا نامش به آزادی تغییر کرد برای تمام رشتههای ورزشی سالن و زمین دارد اما مهمترین و معروفترین قسمت این مجموعه استادیوم فوتبال آن است که ما در این قسمت به تاریخ آن، به تاریخ استادیوم آزادی از ابتدا تا به امروز میپردازیم
در این قسمت از پادکست مورخ رفتیم سراغ یکی از نظامیان خودساخته کشورمان، کسی که بدون تحصیلات رسمی نظامی به فرماندهی رسید و بعد از کشته شدنش در راه وطن، به شهرتی حیرتانگیز و بینظیر رسید. محمد جهانآرا.
بدون شک حکیم عمر خیام یکی از مشهورترین ایرانیان در سطح دنیاست اما اطلاعات رسمی راجع به زندگی او بسیار اندک است و همین اندک هم با شایعات دوستان و دشمنانش آمیخته شده و ما در این قسمت پرده شایعات را کنار میزنیم شاید خیام واقعی را بشناسیم
آقاخان نوری روزی تبعید شد، روزی به صدارت رسید، روزی مجدداً تبعید شد و البته در تاریخ، نامش گرهخورد با به قتل رسیدن امیرکبیر و جدایی هرات از ایران. اما آیا واقعا او به همین میزان که در تاریخ از او یاد میشود، سیاه بود؟ در این قسمت ما به سراغ داستان زندگی میرزا آقا خان نوری رفتیم.همراه این اپیزود مورخ: عمارت صدراعظم آدرس: تهران- میدان توپخانه - روبروی خیابان صوراسرافیل - کوچه امام جمعه - عمارت صدراعظم صفحه مجازی این مجموعه: @sadreazamhistorichouse
تو زمین فوتبال بهش میگفتیم ناصر فنر. بس که بازیکن بود لامصب. تو تیم آفتاب شهر بازی میکرد. فقیر بود. این اواخر ولی وضعش خوب شده بود انگار! منو میبرد چلوکبابی، هی لباس عوض میکرد. یه روزم اومد گفت میخوای شاهو ببینی؟ گفتم شاهو؟ آره که میخوام! گفت چند وقت دیگه شاه میاد دانشگاه تهران. بیا بریم. سه روز بعد یه دوربین انداخته بود گردنش و یه کارت خبرنگاری مال روزنامه پرچم اسلام هم گرفته بود دستش و منتظر من بود جلو دانشگاه تهران. رفتیم تو دانشگاه، من تو سالن و ردیف آخر نشستم. اونم رفت عکاسیشو کنه. همه داشتن عکس میگرفتن که یکهو تا شاه نزدیک شد، پشت دوربین کهنهش رو باز کرد...» این روایت مرتضی احمدی بود، بازیگر و صدا پیشه و خواننده بیات تهران و آدم باحال! خاطرهای از رفیقش، ناصربیگوش، کسی که شاه رو ترور کرد. ما در این قسمت از مورخ رفتیم سراغ داستان ترورهای شاه، دو تروری که اگرچه هدفشون شاه بود ولی به جای شاه، قربانیان دیگهای گرفت
روزی ایرانیان فکر میکردند با کندن چاهی عمیق به آمریکا خواهند رسید و امروز و از پس گذشت بیش از دو قرن، بسیاری از ایرانیان به دنبال پر کردن چاه بیاعتمادی بین ایران و آمریکا هستند. ما در این قسمت به سراغ داستان ایران و آمریکا رفتیم، داستانی پر از عشق، سوءظن و نفرت!