دو سال پس از «عزاداران بَیَل»، در سال 45 ساعدی چهار داستان کوتاه را در مجموعهای به نام «دندیل» منتشر کرد. که شامل چهار داستان کوتاه به نامهای «دندیل»، «عافیتگاه»، «آتش»، «من و کچل و کیکاووس» می باشد
داستان اول که نام کتاب هم هست یعنی «دندیل» طولانی ترین داستان این مجموعه است. ساعدی در این مجموعه هم عزاداران بیل ِ داستان کوتاه دندیل، باز هم مکانی وهمآلود در جهانش خلق کرد؛ حاشیه شهری که دندیل نامداشت. اگر «بَیَل» یک روستا بود با مردمانی فقیر، «دندیل»، لمیده در کنار شهر، خرابهای است با مردمانی فقیر. بَیَلیها و دندیلیها از فرط فقر مادی و معنوی، دچار بلاهتی تاریک و تلخ هستند.
*** این داستان مناسب کودکان و نوجوانان نیست.***
موسیقی متن : احمد پژمان – خانه پدری
کتاب : دندیل
نویسنده: غلامحسین ساعدی
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه:۱۳۴
ای شادی
ای آزادی
ای شادی ِ آزادی!
روزی که تو بازآیی
با این دل ِ غمپرورد
من با تو چه خواهم کرد؟ (زنده یاد هوشنگ ابتهاج )
دوستان و همراهان عزیز قاصدک شنو سلام. آنچه در این اپیزود می شنوید ادامه نمایشنامه چوب به دستهای ورزیل نوشته زنده یاد غلامحسین ساعدی است.
موسیقی متن :
دوستان و همراهان عزیز سلام
در ادامه فصل هشتم با خوانش اثر دیگری از غلامحسین ساعدی با عنوان «عزاداران بیل» میزبان شما هستم. کتاب عزاداران بیل مجوعه داستانی به هم پیوسته از ۸ داستان کوتاه است که هر قصه درباره یکی از اهالی روستایی به نام بَیَل است. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۴۳ در ۲۴۵ صفحه توسط انتشارات نیل در تهران به چاپ رسید.
قصه های این کتاب را به صورت هفتگی در ۸ قسمت منتشر خواهم کرد. مثل همیشه مشتاق و منتظر خوندن نظرات شما هستم. نظراتتون رو می تونید از طریق اپهای پادکست خوان مثل ناملیک کست باکس و یا صفحه اینستاگرام قاصدک شنو با من در میون بذارید.
راه های ارتباط با من
https://www.instagram.com/z0hre_ha/?hl=en
https://www.instagram.com/ghasedaksheno
موسیقی متن این قسمت:
آهنگ تیتراژ فیلم گوزنها( به کارگردانی مسعود کیمیایی) ساخته اسفندیار منفرد زاده
- آهنگ تیتراژ فیلم گاو ( به کارگردانی داریوش مهرجویی) ساخته هرمز فَرهت
قطعه به آیندگان، يا به عبارت دقیقتر: "با کسانی که پس از ما به دنيا میآيند" از شعرهای بلند و معروفِ برتولت برشت (۱۸۹۸-۱۹۵۶) شاعر و نويسنده آلمانی است.
برشت اين شعر را، که تا حدی جنبه اتوبيوگرافيک دارد، در سال ۱۹۳۹ زمانی که در دانمارک در تبعيد به سر میبرد، سروده است و آنرا نوعی حديث نفس يا وصیتنامه معنوی او دانستهاند. مترجم این شعر علی امینی نجفی است.
موسیقی متن به ترتیب
I Can't See You in My Dreams Anymore by Martin Czerny
Silence by Martin Czerny
Gozashteye yek Jashn by Karen Homayon far
برای ارتباط با من ،اطلاع از خبرهای پادکست و مطالب مرتبط با اپیزودها به آدرس های زیر مراجعه کنید:
https://www.instagram.com/z0hre_ha/?hl=en
https://www.instagram.com/ghasedaksheno