Home
Categories
EXPLORE
True Crime
Comedy
Business
Society & Culture
Sports
Technology
History
About Us
Contact Us
Copyright
© 2024 PodJoint
Podjoint Logo
US
00:00 / 00:00
Sign in

or

Don't have an account?
Sign up
Forgot password
https://is1-ssl.mzstatic.com/image/thumb/Podcasts126/v4/79/c9/4f/79c94f68-b79b-10f8-5fb9-dd6405090d38/mza_12595502374447521569.jpg/600x600bb.jpg
Babak Dlivand
Babak Dalivand
26 episodes
6 days ago
در ساعت ۰۵:۰۱ عصر یک روز زمستانی قصه ای شروع شد. لذتش مزه ی مربای انجیر مامان میداد، کم ولی‌عالی و رنجش به برندگی سوز زمستانی ساعت ۰۵:۰۱ عصر بی شال و دستکش بود .
Show more...
Books
Arts
RSS
All content for Babak Dlivand is the property of Babak Dalivand and is served directly from their servers with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
در ساعت ۰۵:۰۱ عصر یک روز زمستانی قصه ای شروع شد. لذتش مزه ی مربای انجیر مامان میداد، کم ولی‌عالی و رنجش به برندگی سوز زمستانی ساعت ۰۵:۰۱ عصر بی شال و دستکش بود .
Show more...
Books
Arts
https://d3t3ozftmdmh3i.cloudfront.net/staging/podcast_uploaded_episode/12493405/12493405-1687197826853-bac17d52d6c1f.jpg
خواب نویس- شعبده باز دوره گرد
Babak Dlivand
7 minutes 20 seconds
2 years ago
خواب نویس- شعبده باز دوره گرد

#خواب_نویس - شعبده باز دوره گرد- #بابک_دلیوند


خواب می‌بینم بارون می‌باره،

می‌خوره روی شیروونی خونه‌باغ.

صدا می‌پیچه تو اتاق.

خوابیدی روی تخت، برهنه، همون‌جور که دوست داری.

صدای بارون زیاده ولی تو انگار خوابت سنگینه.


یه مردی که نمیشناسم میاد توی اتاقت و وایمیسه کنار تخت و نگاهت می‌کنه. آروم می‌شینه روی تخت و مهره های کمرت رو نوازش می‌کنه. بعد، خم میشه و کمرت رو می‌بوسه. تو می‌چرخی به سمتش و لبخند می‌زنی و دعوتش می‌کنی به بدنت. بارون روی شیروونی شدیدتر میشه و از خواب می‌پرم.


تلویزیونِ خاموش خونه داره فیلمی رو نشون میده که من بازیگرشم. توی فیلم، شعبده‌باز پیر بی‌طرفداری شدم که شهر به شهر دنبال کسی می‌گرده که دلش بخواد آخرین نمایش اون رو ببینه. شهرها همه خالی و خلوت و ساکتن. فیلم با تصویر شعبده‌باز تموم میشه که توی ساحل وایمیسه به تماشای مرغهای دریایی و برای نهنگی که به ساحل اومده تا بمیره، شعبده‌بازی می‌کنه. تیتراژ فیلم که پخش میشه، از صدای موسیقی بیدار میشم از خواب.


وایمیسم کنار پنجره و به مبل خونه نگاه می‌کنم و یادم میاد بدنت رو. یادم میاد بودنت رو. رفتنت رو.



https://t.me/Museum_ofMusic/272

https://youtu.be/SCg-GNljtb0




نوشته:#حمیدسلیمی خوانش: #بابک_دلیوند پیانو: #حسین_جوانمرد#خواب_نویس#دلبر_و_سیبش@babakdalivand #babakdalivand .#گروس_عبدالملکیان #رضا_کاظمی #کامران_رسول_زاده #حسین_منزوی #محمدرضا_شفیعی_کدکنی #یداللهی_افشین#شاملو#شاملو_آیدا#۱۴۰#غلامرضا_بروسان #دکلمه #ادیت_فیلم#دلنوشته #متن_خاص#عاشقانه #شعر #کلیپ #موزیک #دلتنگی #موسیقی_کلاسیک #تنهایی #غمگین#دوستت_دارم #دکلمه_غمگین #دکلمه_احساسی

Babak Dlivand
در ساعت ۰۵:۰۱ عصر یک روز زمستانی قصه ای شروع شد. لذتش مزه ی مربای انجیر مامان میداد، کم ولی‌عالی و رنجش به برندگی سوز زمستانی ساعت ۰۵:۰۱ عصر بی شال و دستکش بود .