
اسمشو گذاشتم صبر غمانگیز، اسم تموم روزهایی که با یه اشتیاق ناب، وصال میخواستیم ولی به فراق گذشت و بعدترا ما نفس بریده تر از اون بودیم که رسیدن خوشبختمون کنه. اسم تمام روایی که قرار بود جوونی کنیم ، جاهل باشیم، کفهی کارای احمقانمون سنگینتر باشه اما یه گوشه نشستیم و به غریب ترین شکل ممکن طوری که حتی عزیزترینامونم ندیدن، پیر و پیرتر شدیم،
اون روز خوبِۀ بعد از شب و روز درس خوندنا و مهمونی نرفتنا، اشتباه نکردنا ، هنوزم که هنوزه نیومده.
اسم تموم رووزایی که کنج تنهایی میخواستیم که خسته باشیم، که به مستاصلترین شکل ممکن گریه کنیم اما خنده به لب، وارد راهروهای محل کارمون شدیم.
به سگجونمون ایمان آوردیم و به دور باطل زندگی با چندرغاز که باید شاکرش میبودیم عادت کردیم . ما آغوش بی منت میخواستیم اما شده بودیم غریبان سال کرونا.
اسمشو گداشتم صبر غم انگیز، همون که ابتهاج تو وصفش میگه:
این صبر که من میکنم فشردن جان است
همون که به گمونم بقیه اسمشو گذاشتن باشن جوونی .
----------------------------------------------------------------
کلام : یاشار جعفری، محدثه وکیلی
متن : بهار عظیمپور
موزیک : Aukai - Halcyon
----------------------------------------------------------------
مارو در کلیه شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای پادکستی با نام واگوچی دنبال کنید ...