
بخشهایی دیگر از کتاب آداب الحرب و الشجاعه نقل می شود. از جمله داستانی از ظلم عمال حسین غوری که با حمله به غزنین غزنویان را برانداخت و اینکه چگونه یکی از افراد صاحب کرامت با معجزه ای آنها را بیرون راند.
همچنین داستان قابل توجهی گفته می شود از مردی که در زمان حملۀ حسین غوری سپاهیان سعی کردند گردنش را بزنند ولی رگهای او سالم ماند و با کمک جراح زنده ماند. گفته می شود که نویسندۀ کتاب خود از او احوال آن واقعه را شنیده است.