Home
Categories
EXPLORE
True Crime
Comedy
Society & Culture
Business
Sports
History
Fiction
About Us
Contact Us
Copyright
© 2024 PodJoint
00:00 / 00:00
Sign in

or

Don't have an account?
Sign up
Forgot password
https://is1-ssl.mzstatic.com/image/thumb/Podcasts221/v4/4d/d7/ee/4dd7eef4-80ea-35ec-d609-8398c34a6329/mza_17865893623331549713.jpg/600x600bb.jpg
رادیو آغوش
Radioaghosh
37 episodes
1 month ago
رادیو آغوش عاشقانه ای از جنس خاص به دنبال پخش حرفه ای ترین کار های صوتی عاشقانه
Show more...
Performing Arts
Arts,
Fiction,
Drama
RSS
All content for رادیو آغوش is the property of Radioaghosh and is served directly from their servers with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
رادیو آغوش عاشقانه ای از جنس خاص به دنبال پخش حرفه ای ترین کار های صوتی عاشقانه
Show more...
Performing Arts
Arts,
Fiction,
Drama
https://cdn-arch.shenoto.com/shenoto-album/55874f54-a963-421c-9c0f-34b588c3e288/cover/3000.jpg
اپیزود بیست و نهم: ساحل غم
رادیو آغوش
3 minutes 36 seconds
1 year ago
اپیزود بیست و نهم: ساحل غم

ذبیح گفت این کیه میخونه؟ گفتم فرخزاد گفت فروغ؟ گفتم فریدون برادرش گفت قشنگ میخونه چته غمبرک زدی؟ گفتم خستمه ،ذبیح یه مرگاییم هس که اسمشو بلد نیستم گفت اوه یعنی بریم کوه؟ گفتم بریم 

دم پلنگچال نشستیم و به گربه ها و سگها نگاه کردیم. ذبیح گفت :کلاغها نیستن .امروز گفتم .سرده گفت یعنی کلاغ هم سردش میشه؟ گفتم فرخزاد رو مهموناش کشتن ،ذبیح سیتا چاقو زدن تو قفسه سینهش اصلا جا میشه سیتا زخم تو سینه آدم؟ گفت ها بیشترم جا میشه انسان گنجایش زخمش بالاس. همین خود تو نمونه ش

رسیدیم خونه و تو تاریکی نشستیم گفت تو یه چی دیگهت هم .هس گفتم تا حالا کف دستت دلتنگ صورت کسی بوده؟ که صورتشو بذاره کف دستت و خوابش ببره؟ تا حالا وسط خیابون یاد یکی افتادی بری بشینی رو سکوی یه خونه و یه زن پیری رد بشه بهت بگه دل بستی پیرمرد؟ آخ آخ ذبیح گفت یکی رو میخواستم نشد بگم تو عروسیش از هفت غروب رقصیدم تا سه صبح میدونی چرا؟ گفتم که خسته شی بتونی بخوابی؟ گفت نه که نفهمه. اگه یکی رو بخوای غمش رو نمیخوای حالیته؟

موقع خداحافظی گفت اگه مث آدم به بهشت جهنم اعتقاد داشتی الان میتونستی فکر کنی فریدون و فروغ با هم تو بهشتن با بابات و شاهد و عطیه و علی و نیما و کژال و ساسان و بقیه کس وکار .مردهت گفتم ،ذبیح امید واهی بدتره از .ناامیدی گفت خرابی به ننه ت بگو برامون دعا کنه

رفت من هم نشستم واسه بچههای بینام بلوچ گریه کردم. سعی کردم واسه غمام اسم بذارم اسم غم گذشتن از تو رو گذاشتم این مرد قبر خودش شد حالا فریدون داره میخونه من تنها میمانم روی ساحل.

من ساحل ندارم کف خونه دراز کشیدم و منتظرم آب از سرم رد

بشه.

مامان واسه ذبيح دعا كن من كارم از شفا گذشت #حمیدسلیمی 

به یاد فریدون فرخزاد

+

رادیو آغوش
رادیو آغوش عاشقانه ای از جنس خاص به دنبال پخش حرفه ای ترین کار های صوتی عاشقانه