
سلام.
من علیرضا مجیدی هستم از وبلاگ یک پزشک
در این قسمت از پادکست یک پزشک با هم گوش میکنیم به یکی از زیباترین داستانهای کوتاه آسیموف که زمانی در مجله دانشمند در دهه 60 منتشر شده بود و من خیلی دوستش داشتم.
این داستان را خانم آسیه زلفی اجرا کردن.
در مورد این داستان خیلی کوتاه براتون یه چیزایی بگم.
یکی از انتقادهایی که زمانی از آسیموف میکردن این بود که کاراکترهای زن در اون جایی ندارن و کلا انگار یه جورایی با بیان مسائل عشقی راحت نیست. واسه همین بود که آسیموف پاسخ کوبندهای در قالب کتاب خدایان هم بود. در بخش دوم این کتاب آسیموف دنیایی رو تصور کرده بود که سه جنسیتی بود. یک تخیل ناب.
اما شاید عاشقانهترین داستان کوتاه آسیموف همین داستانی باشه که تا لحظاتی دیگه میشنوین و در آن نشون داده میشه که حتی اگر ماهیت انسان به دنبال پیشرفتها و تکاملها کاملا تغییر کنه، عشق همیشه زنده است.
با هم به این داستان گوش میکنیم :