این قسمت داستان مردی است به نام چارلز که ۶۵ سال دارد و با همسرش ژانت و فرزندانش زندگی نسبتا خوبی دارد. چارلز با زنی به نام هلن در کارش آشنا می شود که او دو بار قبلا ازدواج کرده و از هر یک از همسرانش فرزندانی دارد و به دلیل نیازهای دست نیافته گذشته اش به چارلز دست نیافتنی دل می بندد و عاقبت باعث جدایی زندگی چارلز از همسرش ژانت میشود وچارلزبلافاصله با هلن ازدواج میکند به دلیل عشق بی حدهلن به او و ابراز علاقه های بیش از اندازه و گریه ها و زاری هایش که اگر چارلز با او ازدواج نکند خودش را می کشد