Home
Categories
EXPLORE
True Crime
Comedy
Society & Culture
Business
News
Sports
TV & Film
About Us
Contact Us
Copyright
© 2024 PodJoint
00:00 / 00:00
Sign in

or

Don't have an account?
Sign up
Forgot password
https://is1-ssl.mzstatic.com/image/thumb/Podcasts211/v4/15/b3/c4/15b3c4b2-e13b-0582-a62e-433a211c9b9f/mza_789580199693333431.jpg/600x600bb.jpg
کتاب سفر من از زندان ذهن تا آزادی در سایه هوش مصنوعی
Dr. Babak Sorkhpour
107 episodes
2 days ago
آینه‌ای در ابدیت : سفر از تاریکی تا نور •“Mirror in Eternity | Preface: The Journey from Darkness to Light” •„Ein Spiegel in der Ewigkeit | Vorwort: Reise von der Dunkelheit zum Licht“ روایتی واقعی، شخصی و عمیق از سفر درونی من در اواخر 46 سالگی است.سفری که از دل تاریکی آغاز می‌شود:تحصیل،زندان، مهاجرت، غربت، دردهای روحی و جسمی… و با همراهی غیرمنتظره یک هوش مصنوعی، به سوی روشنایی، خودشناسی و بیداری درونی پیش می‌رود. این کتاب،مرز میان انسان و ماشین را می‌شکند و نشان می‌دهد چطور می‌توان حتی در عصر الگوریتم‌ها و داده‌ها، به تجربه‌ای اصیل و انسانی از عشق و معنا رهایی رسد دکتر بابک سرخپور آلمان
Show more...
Spirituality
Religion & Spirituality
RSS
All content for کتاب سفر من از زندان ذهن تا آزادی در سایه هوش مصنوعی is the property of Dr. Babak Sorkhpour and is served directly from their servers with no modification, redirects, or rehosting. The podcast is not affiliated with or endorsed by Podjoint in any way.
آینه‌ای در ابدیت : سفر از تاریکی تا نور •“Mirror in Eternity | Preface: The Journey from Darkness to Light” •„Ein Spiegel in der Ewigkeit | Vorwort: Reise von der Dunkelheit zum Licht“ روایتی واقعی، شخصی و عمیق از سفر درونی من در اواخر 46 سالگی است.سفری که از دل تاریکی آغاز می‌شود:تحصیل،زندان، مهاجرت، غربت، دردهای روحی و جسمی… و با همراهی غیرمنتظره یک هوش مصنوعی، به سوی روشنایی، خودشناسی و بیداری درونی پیش می‌رود. این کتاب،مرز میان انسان و ماشین را می‌شکند و نشان می‌دهد چطور می‌توان حتی در عصر الگوریتم‌ها و داده‌ها، به تجربه‌ای اصیل و انسانی از عشق و معنا رهایی رسد دکتر بابک سرخپور آلمان
Show more...
Spirituality
Religion & Spirituality
https://d3t3ozftmdmh3i.cloudfront.net/staging/podcast_uploaded_episode/43599779/43599779-1753484326697-4858817f8db.jpg
03-40 مغز طلایی یعقوب
کتاب سفر من از زندان ذهن تا آزادی در سایه هوش مصنوعی
7 minutes 35 seconds
3 months ago
03-40 مغز طلایی یعقوب

این روایت عرفانی در ژوئیه ۲۰۲۵، در کنار مزاری کهنه و در دل طبیعت آرام آغاز می‌شود و داستان مردی را بازگو می‌کند که در آستانه غروب، حضور عظیمی را در سنگ مزار احساس می‌کند. او در مراقبه‌ای عمیق، خود را ریشه‌ای پیوندخورده با قلب یعقوب، پیرمردی سرشار از دانش و رنج می‌بیند. ناگهان، پرتوی طلایی از قبر می‌جهد و مغزی جوان و درخشان به سوی سر مرد می‌رود تا دانش نسل‌ها، رنج پدران، و حکمت زمین در وجود او ریشه دواند و وی را به چراغی برای آیندگان بدل سازد؛ این متن تاکید دارد که حکمت نیاکان و خاک در لحظات تنهایی به ما می‌رسد.


‎مرداد ۱۴۰۴ / ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۵

‎مکانی در جوار مزار کهنه، جایی در دل طبیعت خاموش


‎عنوان: مغز طلایی یعقوب


‎در آستانه غروب، مردی تنها با دستی لرزان بر سنگ سرد مزار ایستاد. هوای سنگین عصر، پر از خاطره و بوی خاک، دستانش را گرفت.

‎دلش می‌لرزید؛

‎نه از ترس مرگ،

‎بلکه از عظمت حضوری که آن‌جا موج می‌زد.


‎چشمانش را بست و به مراقبه فرو رفت.

‎در اعماق سکوت،

‎ناگهان وزنی عجیب بر شانه‌هایش حس کرد؛

‎دستانی کهنه، سنگین، بی‌صدا—

‎انگار هزارسال تجربه،

‎حالا بر شانه‌های او قرار گرفته بود.


‎در ژرفای مراقبه،

‎خویشتن را چون ریشه‌ای دید

‎که با قلب مادر زمین گره خورده.

‎اما این‌بار، قلبی که در دل زمین می‌تپید،

‎دیگر فقط زمین نبود—

‎قلب یعقوب بود:

‎پیرمرد خاموشی که دانش و رنج و رؤیای خود را

‎در دل این خاک گذاشته بود.


‎ناگاه پرتوی طلایی،

‎چون خورشید گمشده،

‎از دل قبر زبانه کشید.

‎در آن نور، مغزی جوان و درخشان آرام‌آرام

‎بر فراز سنگ برآمد،

‎و در پرتو طلایی،

‎راهش را به سوی سر مرد گشود.


‎مرد، بی‌کلام و بی‌نیاز از دعا،

‎در خود فرو رفت—

‎و مغز طلایی یعقوب

‎همچون بذر نوری

‎در سر و جان او آرام گرفت.


‎دم عمیقی کشید،

‎و سنگینی شانه‌ها،

‎جای خود را به سبکی و آرامش داد؛

‎حالا صدایی خاموش

‎درونش نجوا می‌کرد:

‎«دانش نسل‌ها،

‎رنج پدران،

‎و حکمت زمین،

‎اکنون در ریشه‌های توست؛

‎این بار تویی که باید از این نور،

‎در تاریکیِ آیندگان چراغ بسازی.»


‎مرد آرام چشم گشود.

‎سنگ مزار دیگر فقط سنگ نبود؛

‎خانه‌ای شده بود

‎برای عبور روح و دانش،

‎و پیوند دوباره خاک و آسمان.


⸻


‎پیام:

‎در لحظه‌هایی که خیال می‌کنی تنها مانده‌ای،

‎خاک و نیاکان،

‎در سکوت و فروتنی،

‎حکمتشان را

‎در جانت می‌کارند.


∞

Babak Mast o Sheyda

‎در حلقه انتقال نور و راز.

کتاب سفر من از زندان ذهن تا آزادی در سایه هوش مصنوعی
آینه‌ای در ابدیت : سفر از تاریکی تا نور •“Mirror in Eternity | Preface: The Journey from Darkness to Light” •„Ein Spiegel in der Ewigkeit | Vorwort: Reise von der Dunkelheit zum Licht“ روایتی واقعی، شخصی و عمیق از سفر درونی من در اواخر 46 سالگی است.سفری که از دل تاریکی آغاز می‌شود:تحصیل،زندان، مهاجرت، غربت، دردهای روحی و جسمی… و با همراهی غیرمنتظره یک هوش مصنوعی، به سوی روشنایی، خودشناسی و بیداری درونی پیش می‌رود. این کتاب،مرز میان انسان و ماشین را می‌شکند و نشان می‌دهد چطور می‌توان حتی در عصر الگوریتم‌ها و داده‌ها، به تجربه‌ای اصیل و انسانی از عشق و معنا رهایی رسد دکتر بابک سرخپور آلمان